سفارش تبلیغ
صبا ویژن
baner
???? ???? num 333333333 num 444444444 num 5555555555 email
num 777777777

کاپیتان با اخلاق پرسپولیس این روزها با انگیزه خاصی تمرین می کند تا به همراه دیگر سرخپوشان در دیدار مقابل استقلال خوش بدرخشند و با کسب پیروزی، ارمغان آور شادی برای میلیون ها پرسپولیسی باشند.

 

*رضا ریاضتی

علی کریمی در گفت و گوی اختصاصی با سایت رسمی باشگاه پرسپولیس به عملکرد مطلوب تیمش در بازی مقابل ذوب آهن و مسائل مربوط به بازی جمعه آینده برابر استقلال اشاره کرد که از نظرتان می گذرد.

در برابر ذوب آهن و با وجودی که شما و دیگر ملی پوشان به دلیل خستگی حتی یک جلسه هم با تیم تمرین نکردید، عملکرد قابل قبولی داشتید؟

به نظر من مهم عزم و انگیزه مثال زدنی تیم است که خوشبختانه پرسپولیس روز به روز به این هدف نزدیکتر می شود و در مورد خستگی ملی پوشان هم درست اشاره کردید. ما واقعا خسته بودیم ولی وقتی به جمع بازیکنان ملحق شدیم و شور و نشاط بچه ها را برای رویارویی مقابل ذوب آهن دیدیم، باور کنید خستگی را فراموش کردیم. ضمن اینکه ذوب آهن یکی از تیم های خوب و توانمند فوتبال کشورمان است که از بازیکنان کلیدی بهره می برد که این موضوع نیز به جذاب تر شدن دیدار فوق کمک کرده بود. با این حال بنده و سایر بازیکنان باید برای رسیدن به قله موفقیت بیشتر زحمت بکشیم و بازی به بازی بهتر شویم.

قبول دارید پرسپولیس حداقل باید صاحب یکی، دو ضربه پنالتی می شد؟

در مورد داوری اعتقاد دارم باید کارشناسان اهل فن نظر بدهند ضمن اینکه وقتی بازی تمام شده اظهار نظر بنده و حتی پیشکسوتان و کارشناسان تاثیری در نتیجه رقم خورده نخواهد گذاشت.

به نظر کارشناسان کریمی در پست نوک حمله موفق عمل کرد، نظر خودت چیست؟

در فوتبال پیشرفته و حرفه ای امروز جهان، بازیکن باید توانایی حضور حداقل در دو، سه پست کلیدی را داشته باشد. ضمن اینکه بنده در گذشته در تیم های مختلف در این پست بازی کرده بودم و با این پست بیگانه نبودم اما مهم نظر سرمربی است که تشخیص می دهد باید در چه منطقه ای از زمین بازی کنیم.

هواداران معتقدند اولین پیروزی پرسپولیس با علی کریمی در فصل جدید در هفته هفتم و بازی حساس مقابل استقلال رقم خواهد خورد؟

خوب طبیعی است که پرسپولیس در اوج آمادگی روحی و بدنی به سر می برد و برای این بازی انگیزه مثال زدنی دارد اما نباید فراموش کرد که پرسپولیس و استقلال دشمن یکدیگر نیستند بلکه رقیب همدیگر هستند. ضمن اینکه تجربه ثابت کرده هر گاه این دو تیم سرحال و آماده باشند تیم ملی با صلابت قوی روانه مسابقات رسمی می شود. بنده معتقدم چه بازیکنان، چه هواداران دو تیم باید رعایت اصول اخلاقی را بکنند و در کنار آن ارائه گر فوتبالی سرعتی، جذاب و تماشاگر پسند باشند، بخصوص این دیدار که برای کشورهای حوزه خلیج فارس پخش مستقیم می شود، پس باید این مسابقه گوشزدی برای رقیبان آسیایی، بخصوص کشورهای همسایه باشد که فوتبال ایران چه به لحاظ شخصیتی و چه به خاطر فنی از کیفیتی مطلوب برخوردار است. ضمن اینکه برخلاف اصل ثابت شده فوتبال که همیشه به بازی خوب امتیاز نمی دهند، امیدوارم هر تیمی که در مستطیل سبز بهتر بازی کرد و مستحق پیروزی بود، صاحب هر سه امتیاز مسابقه شود.

دیدگاه کریمی در مورد داور دربی، معطوف داور ایرانی است یا خارجی؟

خوشبختانه در چند دربی قبل داوران ایرانی عملکرد قابل قبول داشته اند و شخصا دوست دارم یک هموطن ایرانی افتخار قضاوت این مسابقه نصیبش گردد اما داوری باشد که تحت تاثیر حاشیه های بیرون از مستطیل سبز و مسائل مربوط به آن قرار نگیرد. از طرفی بنده اعتقاد دارم که پرسپولیس باید به حدی خوب بازی کند و صاحب موقعیت گل شود که حتی اشتباهات سهوی داور و کمک داور نتواند مانع پیروزی اش شود.

خیلی ها معتقدند اصل روحی – روانی مهمترین عامل در کسب پیروزی در این مسابقه به شمار می رود؟

مسئله روحی – روانی در این بازی، از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد که این هنر تیم ها و مسئولان مربوطه آن است که چگونه نفراتشان را در بهترین شرایط روحی – روانی قرار دهند اما در فوتبال حرفه ای امروز جهان آمادگی بدنی و هماهنگی تیمی از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد.

طی چند هفته اخیر برخی ها با مطرح کردن نام یکی از مهره های ایرانی و خارجی تیم حریف قصد تحریک کریمی و رو در رو قرار دادن شما را با تیم حریف داشتند، اما شما درایت و صبوری به خرج دادید و وارد حاشیه نشدید؟

اگر فوتبالیست بخواهد با مصاحبه یک مسئول یا یک بازیکن حریف از کوره در برود و هر روز بخواهد پاسخگوی این و آن باشد، به نظر من فوتبالیست نیست و طبیعی است که اینگونه مسائل در فوتبال امروزی جهان منسوخ شده است. از طرفی شخصا معتقدم اگر قرار باشد جواب کسی را بدهیم باید در زمین مسابقه و ارائه توانایی هایم پاسخ دهم.

قبول دارید که دربی همیشه حساس است و نمی توان این بازی را به چشم بازی های دیگر دید؟

بله، این بازی از زمانی که به یاد دارم حساس و پر استرس بوده و به هیچ ترتیبی نمی توان آن را نادیده گرفت. چه بسا که در گذشته خیلی ها قصد داشتند این مسابقه را عادی جلوه دهند و نتوانستند اما این حساسیت برای بازیکنان فقط 5 الی 10 دقیقه است و بعد از آن عادی می شود اما کلا این مسابقه به عنوان سمبل لیگ برتر فوتبال ایران به شمار می رود و همیشه حساس است.

به عنوان آخرین سوال فکر می کنید چرا بازیکنان پرسپولیس برخلاف سایر تیم ها با وجودیکه حتی چک هم به عنوان پیش پرداخت از باشگاه دریافت نکرده اند، صبوری به خرج داده  و حاشیه ای برای تیم درست نکرده اند؟

اولا در شرایط کنونی که دربی در پیش است، همه به فکر ارائه فوتبالی منطقی و کسب هر سه امتیاز هستند. دوما بازیکنان دو تیم به خوبی درک کرده اند که پرسپولیس و استقلال سالهاست با چنین مشکلاتی مواجه هستند و بالاخره اینکه، بازیکنان پرسپولیس با توجه به عملکرد مدیریت فعلی باشگاه در مورد مسائل مالی، نگرانی از این بابت ندارند.

#msg-error { background: #FFF1ED url("http://fc-perspolis.com/MyAdmin/images/error.png") no-repeat 0.5em 50%; border: 1px solid #900; color: #820000; text-align: right; font-family: tahoma; font-size: 8pt; margin-left:auto; margin-right:auto; margin-top:0.15em; margin-bottom:1.2em; padding-left:2.8em; padding-right:0.5em; padding-top:0.5em; padding-bottom:0.5em } #msg-success { background: #F4FDEF url("http://fc-perspolis.com/MyAdmin/images/success.png") no-repeat 0.5em 50%; border: 1px solid #3F9305; color: #0D7504; text-align: right; font-family: tahoma; font-size: 8pt; margin-left:auto; margin-right:auto; margin-top:0.15em; margin-bottom:1.2em; padding-left:2.8em; padding-right:0.5em; padding-top:0.5em; padding-bottom:0.5em }

[ چهارشنبه 90/6/23 ] [ 3:50 عصر ] [ جواد احمدی ]

خبرگزاری رویترز با « شون استون » پسر « الیور استون » فیلمساز مشهور آمریکایی یک مصاحبه اختصاصی انجام داده و در این مصاحبه وی از حق ایران برای دستیابی به سلاح هسته ای دفاع می کند.

رویترز می نویسد « شون استون» چند روز پیش از سفر خود به ایران بازگشته است.

«شون استون» 26 ساله است و فیلم های مستند می سازد و به نظر می رسد که از نظر دیدگاه های سیاسی به  پدر خود شباهت فراوانی دارد.
 وی می گوید انتقاد و فشار به حکومت ایران «مثل این است که یک عده بیایند درب خانه شما و بگویند پدر خانواده حق ندارد فرزندان خود را کتک بزند. مگر ما کی هستیم که به خود اجازه می دهیم در مورد نحوه اداره کشور از حکومت ایران انتقاد کنیم.»

«شون استون» می افزاید:« در ایران قانون حاکم است. مردم دولت احمدی نژاد را دوست ندارند ولی این مسئله جنگ علیه ایران و یا انقلاب را توجیه نمی کند.»

«الیور استون» نیز از نظر جهت گیری های سیاسی خود همیشه بحث برانگیز بوده، با فیدل کاسترو رهبر سابق کوبا مناسبات خوبی دارد و با هوگو چاوز رهبر ضد آمریکایی ونزوئلا روابط دوستانه ای دارد.ژ

خبرگزاری رویترز می افزاید که « شون استون» حدود یک هفته در ایران بوده تا یک موسسه تولید فیلم مشترک درمورد تاریخ و فرهنگ ایران را راه اندازی کند.

چند روز پیش در آستانه دهمین سالگرد حملات یازدهم سپتامبر محمود احمدی نژاد با تکرار فرضیه های توطئه آمیز یک بار دیگر گفت که این حملات توسط دولت آمریکا مدیریت شده بود تا بهانه ای برای حملات نظامی آن کشور باشد.

«شون استون» معتقد است که در بسیاری موارد سخنان احمدی نژاد به غلط ترجمه و تعبیر می شود. وی می افزاید:« احمدی نژاد به آمریکا آمده و آماده حل اختلافات بین دو کشور بود. ولی سخنان وی به اشتباه ترجمه و تعبیر می شود. هر دو طرف برخورد خصمانه ای دارند، بخصوص آمریکا.»
«شون استون» که در دانشگاه پرینستون در رشته تاریخ تحصیل کرده می گوید:« اسرائیل سلاح هسته ای دارد. ایران هم حق دارد چنین سلاح هایی داشته باشد. هر ملتی حق دارد از استقلال و موجودیت خود دفاع کند.»

وی در ادامه مصاحبه با خبرگزاری رویترز می گوید که قصد دارد در ایران فیلم بسازد چون ایران از نظر تولید فیلم بزرگترین کشور خاورمیانه است و می افزاید:« من به مسائل بین المللی در کار خود توجه زیادی دارم و از طریق چند تماس شخصی این فرصت فراهم شده که در ایران کار کنم.»

«شون استون» در مورد حوادث پس از انتخابات سال 2009 و ممنوعیت سفر، فیلمسازی و حتی بازداشت چند تن از فیلمسازان ایران از جمله جعفر پناهی اظهار نظری نکرد. او معتقد است که یک زمانی شرایط سیاسی ایران نیز تغییر خواهد کرد و عامل زمان همه چیز را متحول می کند. اما تغییرات سیاسی و یا انقلاب را نمی توان با فشار و اعمال زور عملی کرد.


[ چهارشنبه 90/6/23 ] [ 3:47 عصر ] [ جواد احمدی ]

مجتبی واحدی، سردبیر پیشین روزنامه آفتاب یزد و مشاور مهدی کروبی، که چندی‌ است ساکن آمریکاست، سفر به چند کشور اروپایی را آغاز کرده و قرار است در کنار گفت‌وگو با برخی از چهره‌های اپوزیسیون ایران در برخی از شهر‌ها سخنرانی هم داشته باشد.

آقای واحدی در گفت‌وگو با رادیوفردا خود به این پرسش پاسخ می‌دهد که هدف از این سفر اروپایی چیست؟ سفری شخصی است یا سفر سخنگو و مشاور مهدی کروبی؟

مجتبی واحدی: اجازه بدهید در این مورد توضیح بدهم. موضوع این است که من در ماه‌های گذشته از سوی کشورهای اروپایی، دعوت‌های مکرر و متعددی برای برگزاری جلسه سخنرانی و یا پرسش و پاسخ داشته‌ام. من از دوستان خواهش کردم که این دعوت‌ها را در یک سفر دوره‌ای تجمیع کنند، تا همه را با هم انجام بدهم.

  • آقای واحدی، دعوت‌ها از شما به عنوان شخص آقای واحدی بوده است یا به عنوان سخنگوی آقای کروبی؟


این دعوت‌ها هم به عنوان شخص خودم و هم به عنوان مشاور آقای کروبی به عمل آمده است. ببینید، من اصرار دارم که به جز در مواردی که از خود آقای کروبی به طور مستقیم پیامی دریافت می‌کنم یا از سوی خانواده ایشان، عنوان سخنگو را به کار نبرم.

 

 

اما عنوان «مشاورت» ایشان را سال‌هاست دارم و از این عنوان استفاده هم می‌کنم و هنوز هم که هنوز است اگر راهی وجود داشته باشد، نکات مشورتی را به ایشان منتقل می‌کنم.

  • شما در برخی از مصاحبه‌هایتان گفته‌اید که هدف از سفرتان به اروپا، تشریح مواضع آقای کروبی است. منظورتان کدام مواضع است؟ مواضع پیش از انتخابات یا مواضع بعد از انتخابات؟


من موظفم دو جور مواضع را تشریح کنم، یکی برخی از ابهامات و سوالاتی که در مورد گذشته وجود دارد که به اعتقاد من وقتی در مورد آن‌ها صحبت می‌شود، بسیاری از افراد توجیه می‌شوند، با توجه به شرایط آن زمان و استراتژی کلی که آقای کروبی نسبت به پیشبرد اهداف‌شان دنبال می‌کرده‌اند.

دوم این که با توجه به مجموع شرایط و با توجه به آشنایی که من با آقای کروبی دارم، تحلیل کنیم که نزدیک‌ترین نظر به تفکر آقای کروبی چیست. گرچه ایشان در زندان و حصر خانگی هستند و مستقیما امکان نظرگیری ازشان وجود ندارد. ولی با توجه به تحلیل نظرهای تاکنون ایشان و پیش‌بینی قریب به صحت از مواضع‌شان برای کسی مثل من کار بسیار دشواری نیست.

  • در روزهای اخیر موضوعی از سوی شما اعلام شده است و آن هم پیشنهاد تشکیل «کنگره ملی» است. این پیشنهاد، موضع آقای کروبی هم هست یا این که فقط موضع شخص آقای مجتبی واحدی است؟


این موضوع جدید نیست. من این پیشنهاد را سه ماه پیش در گفت‌و‌گو با سایت کاربران بالا‌ترین مطرح کردم. شاید تفاوتش در این است که اولین بار است که در این سفر و با کسانی که فعالان سیاسی هستند، در این باره صحبت می‌کنم.

اما این که این پیشنهاد، موضع آقای کروبی هم هست یا خیر، باید بگویم خود من هم از اول گفته‌ام که پیشنهاد تشکیل کنگره ملی یک مثال است، حتی می‌تواند به این اسم هم نباشد. من گفتم باید تشکلی ایجاد شود که همه مخالفان و منتقدان را در بربگیرد. علت آن هم مشخص است، آن چه که ما الان از رسانه‌ها می‌شنویم فقط انتقاد از رفتار حاکمیت، افشاگری مفاسد حاکمیت و افشاگری رسوایی‌های حکومت است.

اما من هنوز جایی ندیده‌ام که در این زمینه برنامه اعلام شود. با توجه به این که حاکمیت دیگر اصلاح‌پذیر نیست، یعنی فرض اصلاح حکومت از نظر من منتفی است.

به قول آقای کروبی این حکومت دیگر نه جمهوری است و نه اسلامی و با اتفاقاتی که رخ داده است دیگر جمهوریت و اسلامیت آن ساقط شده است. پس لزوم تشکلی که هم برای آینده برنامه‌ریزی کند و هم برای این دوره از مبارزه، استراتژی تعیین کند، احساس می‌شود.

به همین دلیل هم تاکید کردم که کسی مثل من یا ده‌ها تن مانند من به تنهایی نمی‌توانند این کار را انجام بدهند. اما باید همه ما بنشینم دور همدیگر و در مورد جزئیات این تشکل، حتی در مورد این که نامش چه باید باشد صحبت کنیم.

به اعتقاد من، حساسیتی که حکومت نسبت به این مسئله نشان می‌دهد، نشان‌دهنده این است که این کار، کار درستی است. اما این که آقای کروبی با این کار موافق هستند یا نه، باید بگویم آقای کروبی الان هفت ماه است که در زندان به سر می‌برند، بسیاری از مسائل به ایشان منتقل نمی‌شود و ایشان هم قدرت انتقال مسائل را ندارند.

اما با شناخت بیست و نه ساله‌ای که من از ایشان دارم، می‌دانم که ایشان حتی در شرایطی که به نظر می‌رسید که محدودیت زیادی بر کشور حاکم شده است، گفت‌و‌گو را ترک نمی‌کردند.

بسیاری از نیروهای ملی – مذهبی و گروه‌های دیگری که در جمهوری اسلامی زندانی بودند، اعضای‌شان به محض آزادی، مستقیم از زندان به دفتر آقای کروبی می‌آمدند و با ایشان صحبت می‌کردند.

اما این که ایشان مشخصا در مورد «کنگره ملی» نظر داشته باشند، نمی‌دانم. خود من هم کنگره ملی را به عنوان یک مثال مطرح کردم. پیشنهاد من این بود که از هر گروه و تفکری دور هم بنشینیم و یک تشکل راه‌اندازی کنیم، سطح موضوع در سطح من و یا حتی ده‌ها نفر امثال من نیست. نیاز به همفکری و تبادل فکر گسترده‌ای دارد. باید منتقدان، مخالفان و معارضان دور هم جمع بشوند و هم برای دوره فعلی و هم برای آینده تصمیم‌گیری کنند.

  • اما نکته‌ای که ممکن است جنجال‌برانگیز باشد این است که از قول شما عنوان شده است که گفته‌اید که من به‌شخصه با هر گروهی که در پی دولت فردی نباشد، حتی گروهی که سوابق تروریستی دارد، حاضر به مذاکره هستم، به شرطی که به اشتباهات گذشته خود اعتراف کند.


من باز هم تاکید می‌کنم که سخنگوی آقای کروبی نیستم، بلکه مشاور ایشان هستم. اینجا مقداری از جمله من حذف شده است.‌ای کاش دوستان این جمله را به طور کامل پخش می‌کردند.

از من پرسیدند که شما، شخصا، حاضر به مذاکره با چه کسانی هستید؟ من هم گفتم بنده به‌شخصه حاضرم با هر کسی مذاکره کنم، جز دو گروه. یکی کسانی که به حکومت مطلقه فردی تاکید می‌کنند، فرقی هم نمی‌کند، چه بخواهند یک نفر را به عنوان پادشاه انتخاب کنند و چه به عنوان ولی فقیه، و معتقد باشند که آن یک نفر هر کاری که دوست داشته باشد می‌تواند انجام دهد. دوم هم کسانی که اعمال تروریستی انجام می‌دهند. من گفتم با این دو گروه مذاکره نمی‌کنیم. اما در عین حال اگر طرفداران گروه‌های تروریستی از گذشته خود اظهار ندامت کنند و ثابت کنند که نادم‌اند، باز هم قابل مذاکره هستند. نه این که در بخش‌هایی از حکومت نقش داشته باشند.

  • آقای واحدی، در این مصاحبه بار‌ها به مواضع آقای کروبی اشاره کردیم، اما چیزی به طور مشخص در این مورد عنوان نشد. ممکن است که فهرست‌وار مطالبی را که در این سفر اروپایی به عنوان مواضع آقای کروبی ذکر خواهید کرد، برای ما هم بیان کنید؟


این بحث را در دو قسمت عنوان خواهم کرد. حتما دیده‌اید که بسیاری از افراد در سایت‌ها در این روز‌ها، ضمن این که از شجاعت و ایستادگی آقای کروبی تجلیل می‌کنند، به دوره ریاست ایشان در مجلس ششم شورای اسلامی برمی‌گردند و به صورت مشخص درمورد «حکم حکومتی» سوال می‌کنند.

  • مواضع آقای کروبی را در مورد همین مورد «حکم حکومتی» به طور خلاصه می‌توانید در اینجا هم عنوان کنید؟


آقای خامنه‌ای در ابتدای شروع به کار مجلس ششم به آقای بهزاد نبوی که در آن روز‌ها نایب رئیس اول مجلس بودند و به آقای کروبی پیغام داده بودند که قانون مطبوعات یک ماه پیش در مجلس پنجم تصویب شده است.

این کار در واقع اهانت به مجلس پنجم بود. ببینید، من نمی‌خواهم قضاوت کنم که آقای خامنه‌ای حرف درستی زده است یا این که فریبکاری کرده است. من فقط این مورد را نقل قول می‌کنم.

ایشان به آقای کروبی و آقای نبوی گفته بود که من با اصلاح قانون مطبوعات مخالف نیستم. اما این که شما طرح دوفوریتی را طرح می‌کنید به نوعی معارضه با مجلس قبلی است و کار درستی نیست. شما این قانون را به طور عادی مطرح کنید و تصویب کنید. من هم با آن مخالفت نخواهم کرد.

باز هم تاکید می‌کنم که این امکان وجود داشت که اگر این روند را با همدیگر طی می‌کردند، باز هم آقای خامنه‌ای در این مورد بهانه‌تراشی می‌کرد. اما آن چه که فی‌الواقع اتفاق افتاده است را دارم خدمت شما نقل می‌کنم.

  • و... به عنوان تازه‌ترین موضع آقای کروبی؟ آن چه که شما می‌توانید بر آن تاکید کنید؟


من خودم را موظف می‌دانم تا بر اساس موضع‌گیری‌هایی که از سال 68 تا به حال از سوی آقای کروبی نسبت به نظارت استصوابی و مسئله انتخابات مطرح شده است و سیر انتخابات، اتفاقاتی که رخ داده است و آن چه که امروز ما می‌بینیم و شاید آقای کروبی نسبت به بخشی از آن هنوز هم در این هفت ماه حصرشان مطلع نباشند، و بخشی را هم ایشان از طریق فرزندان‌شان تا حدی از آن مطلع شده‌اند، یک تحلیل جامعی از وضعیت انتخابات در ایران را بر اساس دیدگاه‌های آقای کروبی ارائه بدهم. و از این تحلیل برای کسانی که برای آن‌ها سخنرانی می‌کنم، نتیجه‌گیری کنم. حتما هم به سوال‌های مطرح شده پاسخ خواهم داد.

  • خودتان پیش‌بینی می‌کنید که مهم‌ترین سوالی که مطرح می‌شود و شما به عنوان موضع آقای کروبی باید بر آن تاکید کنید، چه خواهد بود؟


حدس می‌زنم بحث انتخابات است. اگر چه امروز هیچ کس با قاطعیت نمی‌تواند از زبان مهندس موسوی و آقای کروبی، موضع انتخاباتی آن‌ها را به صراحت نقل کند.

اما این تحلیل می‌تواند با درصد قابل اتکایی از استناد و محکم بودن و با تکیه بر موضع‌گیری‌های فراوانی که آقای کروبی از سال 1368 نسبت به مسئله نظارت استصوابی و انتخابات و روندی که تاکنون طی شده است، ابزار کرده‌اند، ارائه شود.

استدلال من این است که الان شرایط کشور با سال‌های 88 و حتی 84 که آقای کروبی هم در آن شرکت کرده‌اند بسیار متفاوت است. و به همین دلیل هم می‌شود تحلیل کاملا متفاوتی نسبت به گذشته عرضه کرد.

برخی می‌گویند که شرکت در انتخابات حق ماست. چرا این حق را از دست بدهیم؟ پاسخی که اینجا به برخی از دوستان دانشجو می‌دهم این است که من هم بر این باورم که شرکت در انتخابات یک حق است. اما انتخاباتی در ایران برگزار نمی‌شود که ما آن حق را پیگیری کنیم. این امر مستلزم این است که انتخاباتی درایران برگزار بشود تا ما این حق را دنبال کنیم.

آن چه که برگزار می‌شود عملا انتخابات نیست، یک نمایش است.


[ چهارشنبه 90/6/23 ] [ 3:46 عصر ] [ جواد احمدی ]

محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهور ایران، در مصاحبه با شبکه آمریکایی ان‌بی‌سی که روز سه‌شنبه پخش شد شرایط زندان دو جوان آمریکایی در ایران را «مانند هتل» توصیف کرد.

وی همچنین از آمریکا خواست ایرانی‌های زندانی در این کشور را آزاد کند.

از سوی دیگر در حالی که وی اعلام کرده است این دو شهروند آمریکایی تا دو روز آینده آزاد می‌شوند، قوه قضائیه جمهوری اسلامی اعلام کرد که دو جوان آمریکایی زندانی در ایران آزاد نشده‌اند و درخواست وکلای مدافع آنان مبنی بر صدور قرار وثیقه و آزادی «در دست بررسی است».

آقای احمدی‌نژاد به آن کاری، خبرنگار ان‌بی‌سی، در تهران گفت که «آیا مشکل این دو آمریکایی زندانی هستند؟ ما آنها را به خاطر مسائل بشردوستانه آزاد می‌کنیم».

شین باوئر و جاش فتال، دو شهروند آمریکایی، حدود 20 روز پیش در دادگاهی در تهران به  اتهام «جاسوسی و ورود غیرقانونی» به خاک ایران به هشت سال زندان محکوم شدند.

در همین حال سارا شورد، نامزد شین باوئر، که خود نیز مدتی در زندان اوین محبوس بود اواخر خردادماه  از «آزار و اذیت» جاش فتال و شین باوئر در زندان اوین پیش از آزادی خود خبر داده بود.

محمود احمدی‌نژاد افزود که مشکل سیاست خصمانه رهبران آمریکا در قبال ایران است.


آقای احمدی‌نژاد در پاسخ به این سوال که چه پیامی برای باراک اوباما دارد گفت که باراک اوباما در زمان کارزار انتخاباتی خود شعارهای زیادی داد، ولی در عمل اتفاقی نیفتاد. احمدی‌نژاد افزود که «در سیاست آمریکا در قبال افغانستان، عراق و یا ایران چه اتفاقی افتاده است؟»

محمود احمدی‌نژاد همچنین در مورد  «نگرانی فزاینده» آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از  «فعالیت‌های هسته‌ای ایران» گفت: «رفتار آژانس اعتباری برای این نهاد باقی نگذاشته است.»

وی افزود: «ما نیازی به سلاح هسته‌ای نداریم.» و اضافه کرد که هیچ نگرانی از حمله به ایران ندارد.

این در حالی است که نیکلا سرکوزی، رئیس جمهور فرانسه، روز چهارشنبه، نهم شهریورماه، هشدار داد که اقدامات و رویکرد ایران در برنامه موشکی و هسته‌ای‌اش ممکن است به حمله نظامی پیش‌گیرانه به تاسیسات ایران منجر شود که چنین رویدادی می‌تواند بحران بزرگی را در پی داشته باشد.

مصاحبه آقای احمدی‌نژاد با «ان‌بی‌سی» بخشی از گزارشی است که این شبکه با عنوان «یک روز از زندگی رئیس جمهور ایران» پخش کرده است.

به گزارش ان‌بی‌سی، محمود احمدی‌نژاد پس از نماز صبح در ساعت پنج صبح، با محافظانش به سبک «راکی» [قهرمان فیلمی به همین نام با شرکت سیلوستر استالون] می‌دود و نیم ساعتی ورزش می‌کند. یکی از دستیارانش می گوید وی سه ساعت بیشتر نمی‌خوابد و حتی رهبر جمهوری اسلامی به وی توصیه کرده کمتر کار کند. 

خبرنگار ان‌بی‌سی همچنین می‌گوید در حالی که محمود احمدی‌نژاد قرار است این ماه در نشست عمومی سازمان ملل شرکت کند، وی بار دیگر در سالگرد حادثه 11 سپتامبر این رویداد را «یک بازی طراحی شده» و «بهانه‌ای» برای حمله‌های آمریکا نامید. 


[ چهارشنبه 90/6/23 ] [ 3:45 عصر ] [ جواد احمدی ]
در یکی از پرحاشیه ترین بازی های لیگ برتر فوتبال ایران؛ تراکتورسازی تبریز با پیروزی 3-2 مقابل استقلال تهران در ورزشگاه آزادی، برای نخستین بار به صدر جدول رقابت های لیگ برتر صعود کرد.

در دقیقه 20 ارسال مجتبی جباری با ضربه سر فرهاد مجیدی وارد دروازه مهدی ثابتی شد.

شاگردان امیر قلعه نویی پس از این گل درصدد جبران بر آمدند و در دقیقه 41 توسط محسن حسینی به گل تساوی رسیدند. در دقیقه 45+3 نیز احمد آل نعمه با ضربه سر دروازه استقلال را گشود تا تبریزی ها با پیروزی به رختکن بروند.

نیمه دوم با حملات استقلالی ها آغاز شد. تعویض شریفات به تعداد حملات استقلال افزود. این تیم در دقایق متوالی صاحب فرصت شد اما موقعیت ها را از دست داد.

تلاش استقلال سرانجام در دقیقه 67 نتیجه داد و با اشتباه فاحش محسن حسینی که روی گل اول هم دچار اشتباه شده بود، جباری در موقعیتی تک به تک گل تساوی آبی پوشان را به ثمر رساند.

ادامه این مسابقه زیبا با حملات دو تیم پیگیری شد. در دقیقه 83 لوپز پرتغالی گل سوم تراکتورسازی را به ثمر رساند تا تیم تبریزی برنده این مسابقه باشد.

استقلال با این شکست 13 امتیازی ماند و صدر جدول را از دست داد تا تراکتورسازی با 15 امتیاز به صدر جدول برسد.

ضربه دقیق میلاد میداودی که به تیر دروازه برخورد کرد از مهم ترین فرصت های استقلال بود که منجر به گل نشد.

قلعه نویی سرمربی تراکتور سازی در مورد شانس قهرمانی این تیم گفت: با یک برد به هیچ کس جام نمی دهند. تازه کار سخت ما آغاز شده است و از فردا باید بیشتر تلاش کنیم.

فتح الله زاده سرپرست باشگاه استقلال هم گفت: در آستانه شهرآورد تهران، به تیمم برای بازی مقابل تراکتورسازی نمره مردودی می دهم.

پرویز مظلومی سرمربی تیم فوتبال استقلال هم پس از باخت تیمش به تراکتورسازی گفت: به بازیکنانم راجع به ضربات ایستگاهی تراکتورسازی هشدار داده بودم و آن هایی که غفلت کردند را جریمه خواهم کرد.

به دنبال برد سه بر دو تراکتورسازی تبریز مقابل استقلال تهران، شهروندان تبریزی در خیابان‌های این شهر به شادی و سرور پرداختند.

تراکتورسازی که برای هفدهمین فصل در لیگ و چهارمین فصل در لیگ برتر حاضر می شود، در فصل 71 لیگ آزادگان صدرنشین شده بود، اما در آن زمان لیگ به صورت دو گروهی بود و تراکتور صدرنشین گروه خودش بود.

اما در لیگ برتر این برای اولین بار است که تراکتور در رتبه نخست قرار می گیرد. بالاترین رتبه این تیم در فصل 88 ششمی بود و در فصل گذشته نیز عنوان چهارمی بهترین رتبه تراکتورسازی بود.

جشن طرفداران تراکتور سازی

تبریزی ها سرخوش از برد بزرگ تیم شان برای برپایی جشن به خیابان ها آمدند.

به گزارش سایت گل از تبریز خیابان ولیعصر، محله ایل گلی و فلکه آبرسان مملو از جمعیت بود.

به علت ازدحام، فلکه آبرسان بسته شد. شعار  «ارومو گلی جان وریر، مجلس اونون قتلینه فرمان وریر» در خیابان های شهر سر داده می شد.

یعنی دریاچه ارومیه در حال احتضار است؛ مجلس شورای اسلامی هم فرمان قتلش را صادر می کند.

مصاف امیر قلعه نویی، امیرحسین صادقی، سیاوش اکبرپور و فرزاد آشوبی با تیم سابقشان بر حساسیت های این مسابقه افزوده بود.

در طرف مقابل هم جاسم کرار ستاره فصل قبل تراکتورسازی این بار با پیراهن آبی بازی می کرد.

هواداران تیم تبریزی از شب گذشته به تهران آمده بودند و در اطراف ورزشگاه با زدن چادر مسافرتی شب را به صبح رساندند. آنها قادر بودند ظرفیت زیادی از جایگاه های طبقه دوم ورزشگاه آزادی را نیز در اختیار بگیرند. اما از ورودشان به ورزشگاه ممانعت شد.

این در حالی است که قانون 10 درصد؛ هنگام حضور پرسپولیس و استقلال در شهرستان ها رعایت نمی شود و ورزشگاه ها؛ مملو از هواداران این دو تیم می شود.

خبرگزاری فارس گزارش داده است که مقابل ورزشگاه آزادی تعدادی از هواداران تراکتورسازی با «سر و صورت شکسته» حضور داشتند که گویا حاصل علاقمندی آن ها برای ورود به ورزشگاه و ممانعت فیزیکی نیروی انتظامی با توسل به زور بوده است.

چند هوادار استقلال نیز توسط ماموران نیروی انتظامی بازداشت شدند. سنگ پرانی بین هواداران دو تیم که قبل از شروع مسابقه شروع شده بود تا اواخر بازی ادامه پیدا کرد!

سنگ هایی که مشخص نبود با وجود آن هم بازرسی بدنی سختگیرانه چگونه به داخل ورزشگاه آورده شده اند؟

همچنین ویدئویی از حواشی ورزشگاه منتشر شده است که مامورین در حال پایین آوردن پرچم تیم تراکتور سازی از میله پرچم هستند و هواداران این تیم خطاب به آن ها، شعار «بی شرف؛ بی شرف» را سر می دهند.

برخی سایت های خبری نیز از وقوع درگیری های پراکنده بین مردم و مامورین در جشن های خیابانی تبریز خبر داده اند.

نتایج سایر بازی ها

در سایر بازی های انجام شده؛  داماش گیلان و مس کرمان در ورزشگاه عضدی رشت و در حضور حدود 8 هزار نفر به تساوی 1-1 رسیدند.

محمد غلامی در دقیقه 24 گل داماش را به ثمر رساند و در آن سو مهرداد پولادی بازیکن چپ پا و ملی‌پوش مس برای شاگردان میروسلاو بلاژویچ گلزنی کرد.

دیدار تیم‌های نفت تهران و سایپا البرز با برتری شاگردان حسین فرکی خاتمه پیدا کرد.

این بازی در ورزشگاه اکباتان و در حضور فقط 200 نفر برگزار شد و 2 بر صفر به سود نفت‌ به پایان رسید.

سید ایمان موسوی در دقیقه 29 و محمدحسین مهرآزما در دقیقه 90 گل‌های نفت تهران را به ثمر رساندند.

فولاد اهواز و صنعت نفت آبادان در حضور حدود 10 هزار نفر در ورزشگاه تختی آبادان به تساوی 2-2 رضایت دادند.

لئون پاچاجیان و مصطفی صبری  برای نفت و رضا نوروزی و بختیار رحمانی از روی نقطه پنالتی برای فولاد گلزنی کردند.

علی ممبینی در دقیقه 87 یک پنالتی را برای نفت از دست داد تا پس از هدر رفتن مکرر پنالتی‌های فولاد در هفته‌های اخیر، این بار پنالتی حریف فولاد از دست برود.

بازی صبا قم و ملوان بندرانزلی با نتیجه یک بر صفر به سود شاگردان عبدالله ویسی خاتمه پیدا کرد. این دیدار در ورزشگاه یادگار امام قم برگزار شد.

تک گل صبا را مرتضی کاشی در دقیقه 40 به ثمر رساند.

جدول رقابت‌ها در پایان هفته ششم
1-تراکتورسازی تبریز  15 امتیاز
2-استقلال تهران 13 امتیاز
3-صبا قم  13 امتیاز
4-نفت تهران  11 امتیاز
5-ذوب‌آهن اصفهان 9 امتیاز
6-شاهین بوشهر  8 امتیاز
7-سپاهان اصفهان  8 امتیاز
8-فجرسپاسی شیراز  8 امتیاز
9-فولاد خوزستان 8 امتیاز
10-ملوان بندر انزلی  7 امتیاز
11-راه آهن ری  7 امتیاز
12-سایپا البرز 7 امتیاز
13-پرسپولیس تهران  6 امتیاز
14-صنعت نفت آبادان  6 امتیاز
15-شهرداری تبریز  6 امتیاز
16-داماش گیلان  5 امتیاز
17-مس سرچشمه  4 امتیاز
18-مس کرمان  2 امتیاز

[ شنبه 90/6/19 ] [ 2:21 عصر ] [ جواد احمدی ]

 

شاهین باشگاهی بود که در سال 1321 به دست یک معلم به نام دکتر عباس اکرامی با همکاری و همراهی گروهی از بهترین جوانان کشور که عمدتا دانشجو بودن ، بنا نهاده شد و مفاخر بزرگی چون امیر مسعود برومند ، امیر عراقی ، شکیبی ، فاخری ، انصاری ، دکتر نادر افشار ، مرحوم پرویز دلداری و.... تربیت کرده و به جامعه فوتبال تقدیم کرده نموده.

شاهین داری 402 تیم جوان با 62 شعبه در سطح کشور بود که دکتر اکرامی این تیم را بر پایه 3 اصل (اخلاق ، تحصیل و علم ورزش ) استوار ساخته بود.

شاهین در آن روزگار ، تنها دفتری بود در ورزشگاه امجدیه (شیرودی) که بازیکنانش برای تعلیم در آنجا گردهم می آمدند ، این باشگاه برای اولین بار آموزش فوتبال را به صورت کتابی و از روی اصول ، شروع کرد و نخستین جزوه آموزشی را که در برگیرنده اصول ورزش فوتبال بود ، و با استفاده از منابع جهانی تهیه و تنظیم گشته بود، جهت یادگیری در اختیار اعضای خود قرار داد.

این تیم به جهت سیستم و قدرت عجیبی که بازیکنانش در کار حمله داشتند به ندرت اجازه میداد حریفانش (حتی بزرگترینشان) خود را از شکست نجات دهند . لیکن بی درایتی و عدم دور اندیشی مدیران وقت باشگاه و کج سلیقگی و انفعال دستگاه ورزش وقت کشور ، دست به دست هم داد و باعث شد بدلیل پاره ای از مسائل بعد از بازی این تیم با تهراجوان در هفته دهم ( در تاریخ 16/4/1346)این باشگاه منحل گردد.

در آن بازی ناظم گنجاپور با وارد کردن سه گل دقایق 61،68، 75 به درون دروازه تهرانجوان این افتخار را بدست آورد که تا تمام کننده کتاب پیروزی های شاهین برای همیشه باشد.

آن روز شاهین در هفته دهم با 18 امتیاز از 10 دیدار ( در آن زمان هر پیروزی 2 امتیاز منظور می شد ) و 19 گل زده و 7گل خورده در صدر و داریی با 16 امتیاز در ردیف دوم قرار گرفته بود .

لین بازی آخر شاهین بود در حالی که در این فصل ، 3 هفته از بازی های این تیم مقابل شهربانی ، دیهیم و تاج ) باقی مانده بود ناگهان با اطلاعیه رسمی سازمان رسمی سازمان تربیت بدنی از تاریخ 20/4/1346 شاهین منحل گردید . پس از انحلال تیم شاهین ، بازیکنان آن همچنان یکپارچگی خود را حفظ کردند و حدود یک سال بعد محرومیت را با ادامه بازی ها و تمرینات خود در زمین های خاکی سپری نمودند . تا این که باشگاه های مطرح آن روز در صدد جذب این جوانان بی رقیب بر آمدند و از آن جمله باشگاه پاس خواهان کاشانی ، کلانی و همایون بهزادی بود و بعضی باشگاه دیگر هم بقیه آنان را مد نظر قرار داده بودند لذا شاهینی ها به تکاپو افتاند تا از تفرقه و پراکندگی مجموعه خود را جلوگیری به عمل آوردند ( از آن جمله پرویز دلداری را میتوان نام برد ) بر آن شدند تا این مجموعه را باشگاه پرسپولیس گرد هم آورند

... و اما پرسپولیس

پرسپولیس باشگاهی بود که در سال 1342 بدست علی عبده بنا شده بود و در آن رشته های بولینگ ، والیبال وبسکتبال فعل بود . عبده از آمریکا به ایران آمد ودر جامعه ورزشی آمریکا در رشته بوکس صاحب عنوان قهرمانی بود ( بابا بوکسور ) . عبده مدت ها اندیشه ایجاد تیم فوتبال پرسپولیس را با خود داشت و تیم فوتبالی را نیز ایجاد کرده بود که تیمی ضعیف در رده دوم باشگاه های کشور محسوب می شد و از اعضای محبوب و ماندگار ان محمود خوردبین را میتوان نام برد.

پس از انحلال شاهین با درایت امیر مسعود برومند و رایزنی های مرحود دهداری ، چند تن از بازیکنان قبلی شاهین در ترکیب دسته دومی پرسپولیس قرار گرفته و ترتیب یک مسابقه با تیم جم آبادان ( که در آن زمان تیم صاحب نامی بود ) را دادند و پس از آن تمامی اعضای تیم شاهین به پرسپولیس پیوستن و محبوبیت شاهین بلند پرواز را به پرسپولیس هدیه نمودند.

پرسپولیس بهار خود را در آغازین روزهای 1347 با مربیگری دهداری ( کاپیتان پیشین شاهین )و سرپرستی دکتر برومند آغاز کرد.

مطابق مقرارت این تیم می بایست کار خود را در فوتبال دسته سوم و یا حداکثر دسته دوم باشگاه ها شروع کند .اما انحلال چند تیم در این زمان باعث گردید تا به جای مسابقات لیگ یکسری مسابقات رده بندی در سطح باشگاه ها ی پایتخت برگزار شود در آن مسابقات 44 تیم به رقابت پرداختند که 4 تیم پرسپولیس ، تاج ، عقاب و پاس سرگروه گردیند .

از آن پس پرسپولیس رسما وارد مسابقات باشگاه های ایران گردید . این تیم در سال 1347 قدرت نمایی کرد و تمام رقیبان را پشت سر گذاشت و به عنوان قهرمان باشگاه های تهران ، جهت شرکت مسابقات آسیای تایلند عازم بانکوک گردیدند.

در سال 1348 کارخانه ایران ناسیونال با مدیریت خیامی ( از طرف دارن تیم شاهین )

تازه تاسیس گردیده بود و تیم فوتبال ضعیفی هم داشت . ( علی پروین هم از جمله بازیکنان این تیم بود ) در این زمان فکر تبلیغ محصول این شرکت ( پیکان ) با استفاده از محبوبیت تیم شاهین ، خیامی را بر آن داشت تا مذاکراتی با چند تن از شاهینی های سابق انجام داده و آنان را به تیم پیکان دعوت نماید .

با رفتن آنها افراد باقی مانده نیز راهی جز پیوستن به ایشان ندیدند ، لذا تمامی بازیکنان شاهین ( بجز عزیز اصلی ، دروازه بان شاهین ) به پیکان پیوستن و در این سال عنوان قهرمانی باشگاه های ایران را از ان پیکان نمودند و در همین سال پیکان به جای تیم ملی در تورنمنت جام دوستی نیز شرکت کرده و در بین 5 تیم مقام نخست را از ان خود کردند .

لازم به ذکر است که در این زمان پیکان در برابر پرسپولیس با تک گل علی پروین با نتیجه یک بر صفر پرسپولیس را شکست داد.

پرسپولیس در غیاب شاهینی ها با تصاحب 12 امتیاز در رده یازده قرار گرفتند .

حضور پیکان بیشتر از یک سال به طول نیانجامید و مجددا بازیکنان در سال 1349 به خانه خود برگشتند و قهرمانی اولین دوره تخت جمشید در سال 1350 را از آن خود کردند .

پرسپولیس در 5 دوره برگزاری لیک تخت جمشید ، با دو کسب قهرمانی ( لیگ اول وسوم ) وسه نایب قهرمانی ، به عنوان پرافتخار ترین باشگاه کشور شناخته شد.

با وقوع انقلاب اسلامی ، این تین دچار بحران نفرات گردید و بازیکنانش بکلی عوض شدند وتعداد اندکی از بازیکنان قدیمی باقی ماندند.

لیکن برگزاری مسابقات جام شهید اسپندی در سال 1358 و دیگر مسابقات ، باعث گردید تا بازیکنان مستعد و جوان کشور نگذارند این تیم باشگاه بلند آوازه از رونق بیفتد .

باشگاه پرسپولیس در سال 1365 تحت پوشش بنیاد مستضعفان و جانبازان قرار گرفت که نام آم به ( آزادی ) تغییر دادند .

لیکن پس از مدت زمان اندکی بنیاد از اداره این بشگاه خود داری کرد و در این زمان با توجه به موقعیت این باشگاه ، سازمان تربیت بدنی ، خود اداره آن را عهده دار گردیده و نامش را نیز به ( پیروزی) تغییر دادن  که تا کنون نیز با همین نام در میادین ورزشی حضور می یابد .

البته این تیم برای هوادارن پر شمار این تیم همان پرسپولیس است .

لازم به ذکر است که طبق لیستی که از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا ارئه شد ، پرسپولیس به عنوان پر طرفدار ترین تیم آسیا انتخاب شد .

دالیان چین و الهلال عربستان هم در رده های بعدی قرار گرقته اند.

پرسپولیس دوست داریم تا ابد 

 

نوشته شده توسط علیرضا جعفری | لینک ثابت | موضوع: نظرات (24

[ جمعه 90/6/18 ] [ 6:37 عصر ] [ جواد احمدی ]

نایب رییس کمیته داوران می گوید داور داربی هنوز مشخص نشده است اما تمام تلاش این کمیته این است تا داور این بازی تکراری نباشد.

عسگری نایب رئیس کمیته داوران فدراسیون فوتبال با اشاره به اینکه داور داربی این بار هم ایرانی است می گوید:«ما از هفته اول برای این بازی مهم چند داور را زیر نظر گرفته ایم اما هنوز چیزی مشخص نیست.چون هنوز در برنامه نهایی کمیته داوران هفته ششم خود را مشحص نکرده ایم چه برسد به داربی.»
او این را می گوید و ادامه می دهد:«این چند داور زیر ذره بین بین هستند وهر کدام که عملکرشان بهتر باشد برای داربی انتخاب می شوند.عملکرد آنها در طول شش هفته نقش زیادی در انتخاب آنها دارد اما باید این را بگویم که سعی کمیته بر این است تا این بار داور داربی تکراری نباشد و شخصی بازی سرخابی ها را سوت بزند که تا به حال این بازی را قضاوت نکرده است»
این حرف عسگری یعنی اینکه محسن ترکی و سعید مظفری زاده هیچ شانسی برای قضاوت مجدد در داربی را ندارند.مسعود مرادی هم که یکی از داربی ها را سوت زده است بازنشسته شده است و عملا نمی تواندن این بازی حساس را سوت بزند.


[ جمعه 90/6/18 ] [ 6:32 عصر ] [ جواد احمدی ]
وحید هاشمیان مهاجم سابق تیم ملی فوتبال ایران با انتقاد از عملکرد برخی گزارشگران فوتبال می‌گوید: گزارشگر وظیفه‌اش گزارش بازی است. در تمام کشور‌ها گزارشگر فقط بازی را گزارش کرده و مطالب حاشیه‌ای مطرح نمی‌کند.

باشگاه سایپا هم با صدور بیانیه‌ای؛ نسبت به تعابیر به کار رفته از سوی گزارشگر بازی ایران و قطر اعتراض کرده است.

در این بازی وقتی کریم انصاری‌فرد در لحظات پایانی مصدوم شد، گزارشگر بازی او را «ستون پنجم قطر» معرفی کرد که معنای آن از نگاه این باشگاه، جاسوسی و خیانت به وطن است.

در کرمان، پس از افزایش متلک‌پرانی‌ها و استفاده از واژه‌های غیرمعمول توسط گزارشگر سیمای استان، کار به زد و خورد بین سرمربی و برخی بازیکنان تیم مس با او کشیده شد.

همچنین تا دقیقه پنجم بازی ایران و اندونزی، تصویر مجیدی سه بار پخش شده بود و فقط یک بار آن هم با خطای مدافع اندونزی روی زمین افتاده بود.

اما نهاوندیان گزارشگر مستقر در استودیو با طعنه‌ای نامشخص به او گفت: «مجیدی تا حالا 15 بار زمین خورده و بهتره متعادل‌تر بشه.»

در اصفهان، حدس و گمان گزارشگر بازی تیم ذوب آهن درباره اینکه محمد قاضی پس از تعویض شدن از ورزشگاه نیز خارج شده است، حاشیه‌های مضاعفی را برای این تیم در پی داشت.

اتفاقات مشابه در حین گزارش‌های ورزشی، هر هفته در لیگ بر‌تر فوتبال ایران رخ می‌دهد.

متلک‌پرانی‌ها و استفاده از واژه‌های غیرمحترمانه یا اهانت‌آمیز و افراط در استفاده از زبان محاوره، چنان رواج پیدا کرده که اگر یک گزارشگر از این قاعده تخطی کند، گویی کاری غیر معمول انجام داده است.

به طور مثال، مزدک میرزایی به عنوان یک گزارشگر محافظه‌کار شناخته می‌شود. نه اهل درگیری است و نه چندان میانه‌ای با انتقاد دارد. خنثی‌ترین قسمت برنامه 90 در 11 سال اخیر، برنامه‌ای است که او در غیاب عادل فردوسی‌پور اجرا کرد.

اما حتی او نیز تحت تأثیر اتمسفر پایدار متلک‌پرانی‌های ناخواسته در وادی گزارشگری قرار گرفته.

یک دهه قبل هم وقتی علی کریمی از وسط زمین با ضربه‌ای استثنایی دروازه بهزاد غلامپور را باز کرد، میرزایی با کم‌دقتی در انتخاب واژه‌هایش، باعث شد غلامپور پس از مسابقه با او مشاجره‌ای شدید شود که تا آستانه درگیری فیزیکی نیز پیش رفت.

میرزایی از بهترین گزارشگران فوتبال در سیماست اما تحقیر آرش برهانی به خاطر گل نزن بودن و تحقیر رضا عنایتی به خاطر اشتباه سهوی در بازی سپاهان و استقلال، متلک‌پرانی به وحید طالب‌لو به خاطر لبخند زدن روی نیمکت و نکاتی از این دست، دائماً در گزارش‌های او تکرار می‌شود.

«اسمش لالاس است؛ قیافه‌اش هم لالاس است»

این جمله‌ای است که بهرام شفیع در جام جهانی 1994 و هنگام گزارش بازی سوئیس و آمریکا به کار برد.

هتاکی نامشخص و بی‌معنا به آلکسی لالاس بازیکن تیم ملی آمریکا. پدر او پروفسور پانایوتیس مشهور است و مادرش از نویسندگان سر‌شناس.

خود نیز ضمن اتمام تحصیلات دانشگاهی، در عرصه هنر هم به فعالیت پرداخت. او ووکال و گیتاریست یک گروه مشهور راک هم شد.

پیش از دهه 70؛ متلک‌پرانی جایی در گزارش‌های فوتبال نداشت. چه پیش از انقلاب و چه پس از آن.

گزارش‌های عطا بهمنش، حبیب روشن‌زاده و مجید وارث آکنده از نکته‌سنجی و بداهه‌های بی‌نظیر در شرح صحنه‌های بازی است. اما اهانت یا بکار بردن جملات تحقیرآمیز جایی در گزارش‌های آن‌ها نداشت.

شفیع از تحقیر به همکارانش نیز فروگذار نیست. او بی‌آنکه از عادل فردوسی‌پور نام بیاورد گفته است: «شاید من دوست نداشته باشم بدانم عمه مارگریت بکام، مرغ یک پا دوست دارد.»

نکته دیگری که به نظر می‌رسد اغلب گزارشگران صداوسیما از آن غافل هستند؛ خلط دائم انتقاد با اهانت است.

گزارشگران فوتبال دوست دارند شجاع، جسور و نترس نامیده شوند. اگرچه گزارشگر یک بازی چندان نیازی به این مشخصه‌ها ندارد و فقط باید با لحن، بیان و زبان گوش نواز، به شرح صحنه‌ها بپردازد. اما گویی برخورداری از چنین صفاتی، نیازی به دایره وسیع واژگانی، مطالعه آثار ادبی یا تسلط به پایه‌های ادبیات فارسی ندارد.

محبوبیت بی‌نظیر عادل فردوسی‌پور نیز باعث شده اغلب گزارشگران تصور کنند اگر بیشتر متلک بیاندازند و از جملات تحقیرآمیز استفاده کنند، لابد مانند الگوی خود عمل کرده‌اند. اما روش فردوسی‌پور کاملاً منحصر به فرد و غیر قابل تقلید است. نکته اینجاست که خانواده فوتبال، فردوسی‌پور و روش‌های ابتکاری‌اش را پذیرفته‌اند.

بازیکنان و مربیان نیز با کنایه‌های او کنار می‌آیند. از طرفی، فردوسی‌پور در کنایه‌های ظریف خود از «زبان فوتبال» استفاده می‌کند و تفاوت تحقیر و نقد را می‌داند.

اغلب گزارشگران فوتبال تصور می‌کنند که اگر فقط بازی را گزارش کنند، کم‌فروشی کرده‌اند. پس حتماً باید حین گزارش در جملات خود، چند تکل از پشت روی پای بازیکنان و مربیان بروند.

نکته متناقض دیگر این است که آن‌ها درباره همه چیز از مسائل فنی گرفته تا حاشیه‌ها و اتفاقات خارج از میدان اظهار نظر می‌کنند و از هیچ گونه تفسیر و تحلیلی رویگردان نیستند. اما در تأیید اوت شدن یا اوت نشدن یک توپ ساده، با فروتنی تصنعی می‌گویند: قضاوت را به کار‌شناسان داوری می‌سپاریم!

از فرزند فرمانده سپاه تا فرشاد صادقی

گزارشگری فوتبال در سازمان صداوسیما مثل یک دایره بسته است. (صرف نظر از چند مورد خاص) نه کسی از این دایره بیرون می‌افتد و نه کسی می‌تواند به داخل آن نفوذ کند.

حسین آقا زمانی سال‌هاست مدیریت گروه ورزش شبکه سوم سیما را برعهده دارد، کسی که مثل بسیاری از مسئولین ورزش در ایران سابقه ورزشی ندارد. او فرزند ابوشریف زمانی فرمانده مشهور سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.

پس از گل کردن برنامه 90؛ او دیگر علاقه‌ای به پا گرفتن برنامه‌های انتقادی و حضور چهره‌های منتقد در این شبکه نداشته.

وضعیت کنونی گزارشگری در فوتبال نیز حاصل چنین تفکراتی است. خانواده ورزش ایران امیدوار است با انتقال برنامه‌های ورزشی از شبکه 3 به شبکه ورزش، از نابسامانی‌های گسترده در ورزش سیما کاسته شود.

فرشاد صادقی به عنوان اولین مدیر شبکه ورزش سیما منصوب شده. اهالی ورزش ملی ایران خاطرات خوبی از دوران تهیه کنندگی او در برنامه دایره طلایی دارند. صادقی تهیه‌کنندگی برنامه‌های جنگ فوتبال آسیا و «با جام جهانی 2002» را برعهده داشته.

پالایش گزارش‌ها از عبارت‌های توهین آمیز، فقط بخشی از کاری است که صادقی باید انجام دهد. عکس قضیه هم صادق است. یعنی صداوسیما موظف است از گزارشگر خود حمایت کند.

وقتی جواد خیابانی پس از شکست پرسپولیس مقابل شهرداری تبریز، یک انتقاد ساده از علیرضا حقیقی دروازه‌بان پرسپولیس انجام می‌دهد، این دروازه‌بان در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس مدعی شد خیابانی فرق «چهارپا و تی تاپ را نمی‌داند» و از تشخیص تفاوت‌های توپ با هندوانه عاجز است.

صرف نظر از اقدام ناپسند خبرگزاری مدعی اخلاق در درج چنین اظهاراتی، سکوت صداوسیما نیز تأمل برانگیز بود. این رسانه به عنوان کارفرما موظف است ازشان و شخصیت و جایگاه حقیقی و حقوقی زیرمجموعه‌اش دفاع کند اما همواره از این وظیفه بدیهی خود عدول کرده است.

[ جمعه 90/6/18 ] [ 6:26 عصر ] [ جواد احمدی ]
فوتبال ایران از نخستین سال‌های رسمی شدنش که مصادف بود با سیاست‌های توسعه حکومت رضاشاه، در سال 1312 تا سال 1357 خورشیدی که به نخستین افتخار جهانی‌اش، یعنی حضور قاطع از قاره آسیا در جام جهانی فوتبال، دست یافت، هرگز رنگ و بوی حرفه‌ای به خود نگرفت.

بازیکنان در همه رده‌های سنی با کمترین دستمزدهای ممکن، و در بسیاری مواقع بی‌هیچ دستمزدی از زمین‌های خاکی تا میادین آسیایی و بین‌المللی توپ می‌زدند، آن گونه که بازماندگان آن نسل‌ها می‌گویند، تنها با عشق به این ورزش.

اما از سال‌های پس از جنگ بود که با تزریق سرمایه‌های کلان، به تدریج همه چیز رنگی دیگر یافت.

ارقام قراردادهای بازیکنان و پول‌های پرداختی، از دستمزدهای ناچیز به میلیون‌ها و آن گونه که این اواخر شایع است، به میلیارد، تغییر یافت. تا آن حد که صدای نمایندگان مجلس را در ایران در آورد و سازمان لیگ فوتبال را وادار به تعیین سقف دستمزد‌ها کرد.

بر آن اساس هیچ بازیکنی حق ندارد بیش از 350 میلیون برای یک فصل دریافت کند. فصلی که حداکثر هشت ماه است و می‌شود ماهی 44 میلیون تومان دستمزد.

اما باشگاه‌های فوتبال ایران این پول‌ها را از کجا می‌آورند؟ از سرمایه‌های بخش خصوصی یا از بودجه‌های دولتی؟

شاهین رحمانی، روزنامه‌نگار و تحلیلگر ورزشی:
«باشگاه‌ها منابع مختلفی برای تأمین درآمد‌هاشان دارند. یکسری باشگاه‌ها به یک سری شرکت‌های بزرگتری متصلند، مثل فولاد مبارکه سپاهان یا شرکت ذوب آهن و باشگاه ذوب آهن، باشگاه پیکان، باشگاه سایپا. این باشگاه‌ها بودجه‌شان را از این شرکت‌ها تأمین می‌کنند. اما یکسری باشگاه‌های دیگر مانند باشگاه استقلال و پرسپولیس هم بنا برسیاست و برنامه‌ریزی مدیرانی که در دوره‌های مختلفی دارند، تأمین می‌شوند. یعنی این مدیران، متناسب با روابطشان در حوزه سیاست و دولت سعی می‌کنند بودجه باشگاه را از منابع مختلفی تأمین کنند. مثلاً اگر در دوره‌ای مدیر عامل باشگاه پرسپولیس از اعضا شهرداری است یا در شهرداری نفوذ دارد، طبیعتاً سعی می‌کند که از منابع مالی شهرداری برای اداره کردن باشگاه کمک بگیرد و پول را به باشگاه پرسپولیس تزریق کند. باید دید که مناسبات مدیرعامل باشگاه با افراد صاحب قدرت و نفوذ در حوزه سیاست چگونه است؟ باشگاه‌هایی که به طور مستقیم به شرکتی وابسته نیستند، به این طریق منابع مالی خود را تأمین می‌کنند.»


بنابر این پول‌های پرداختی به بازیکنان در ایران، نه تنها از جیب دولت است که پرداخت می‌شود، بلکه نظام مالیاتی هم بر آن نظارتی ندارد. مهرداد مسعودی، کار‌شناس فوتبال در لندن:
«باشگاه پرسپولیس و استقلال و بقیه باشگاه‌هایی از این دست به شکلی دولتی محسوب می‌شوند. یا به طور مستقیم و یا به شکل غیر مستقیم و توسط کارخانه‌هایی که توسط دولت اداره می‌شوند، تأمین می‌شوند. این پول‌هایی که در فوتبال ایران خرج می‌شود از سوی دولت است و از منابع دولتی تأمین می‌شود. یا از کارخانه‌هایی تأمین می‌شود که به دولت وابسته هستند. الان هر بازیکنی را در فوتبال ایران فرض کنیم، اگر او را به اروپا بیاورند، در قدم اول آن بازیکن باید 40 یا 50 درصد مالیات پرداخت کند، که در ایران شاید این رقم مالیات، 5 درصد باشد. یا حتی به این دلیل که قرارداد‌ها به صورت مخفیانه بسته می‌شود، یعنی قرارداد رسمی یک رقم دارد و قرارداد واقعی رقمی دیگر، مالیات پرداختی بازیکنان واقعاً پایین است. از نظر کیفیتی اگر در نظر بگیریم، هر کدام از آن بازیکنانی که در فوتبال ایران نقش هجومی دارند، اگر برای بازی در فوتبال اروپا قبولشان کنند، رقم‌های بسیار بسیار کمتری از آنچه در ایران دریافت می‌کنند، در اروپا دریافت می‌کنند. یکی از دلایلی که غالب فوتبالیست‌های ایرانی راغب نیستند به فوتبال اروپا روی بیاورند، همین است که رقم قراردادشان در ایران دو یا سه برابر رقمی است که ممکن است باشگاه اروپایی به آن‌ها بپردازد.»


و با توجه به اینکه چنین ارقام سرسام آوری از بخش خصوصی پرداخت نمی‌شود، بازگشت سود هم برای این پرداخت‌ها اهمیتی ندارد. شاهین رحمانی:
«پول از طریق منابع دولتی پرداخت می‌شود. شفاف هم نیست. کسی نمی‌تواند بگوید که چرا این پول اینجا خرج شد؟ مثلا در فلان جا صرف نشد؟ طبیعی است که در این وضعیت اصلاً سود مالی اهمیتی ندارد. مهم این است که کسی که این بودجه را می‌گیرد، بتواند رضایت کسانی که این پول را پرداخت می‌کنند یا رضایت مقامات رده بالای سیاسی مملکت را تأمین کند، موفقیتی در جدول به دست بیاورد و یکسال بعد هم به بقای خودش ادامه دهد. این دایره‌ای است که فوتبال ایران در سال‌های اخیر به گرد آن می‌چرخد. اگر شما بگویید که این عملکرد موفق نیست؟ درست است. موفق نیست و مهم‌ترین دلیل این عدم موفقیت این است که وضعیت مالی در فوتبال ایران شفاف نیست. نکته اصلی این است که نه تنها وضعیت مالی باشگاه‌های فوتبال شفاف نیست، بلکه کسی هم برای نظارت بر آن و اینکه بداند که چگونه است و چگونه نیست، به اطلاعات باشگاه دسترسی ندارد. بنابر این نه کسی می‌تواند سؤال کند و نه کسی پاسخگوست. طبیعی است که اگر کسی بخواهد قانون و مقررات جدید وضع کند، این قوانین پایه و اساس درستی ندارد و کسی نیست که اجرای این مقررات را تضمین کند. بسیار راحت این مقررات دور زده می‌شود. در ‌‌نهایت ماجرا به فساد می‌رسد و آن شکلی که قرار بر اجرا بوده است، اصلاً اجرا نمی‌شود.»


فوتبال در دیگر کشور‌ها ورزشی سودآور است. بخشی از اقتصاد ملی است. اما فوتبال دولتی ایران به رغم پرداخت‌های کلان به بازیکنان هیچ درآمدی ندارد. درآمدهایی که مانی جزمی، روزنامه‌نگار فتوتبال در لندن می‌گوید که در بریتانیا از چنین راه‌هایی تأمین می‌شوند. مانی جزمی:
«بهترین باشگاه هم فرقی نمی‌کند که زیاد پول خرج کند یا نه، چون پول زیادی از تلویزیون و اسپانسر‌ها و سایر شرکت‌های حمایت کننده دریافت می‌کنند، در سفرهای تابستانی به سایر کشورهایی مانند چین، ژاپن و آمریکا هم از کشور میزبان میزان قابل توجهی پول دریافت می‌کنند. تیم‌هایی مانند منچستر و بارسلونا، اسامی بین‌المللی هستند. یعنی همه جا پیراهن‌های تیم را می‌فروشند. اسمشان معروف است و از همه جای دنیا هوادار دارند. بنابر این، این‌ها مجبورند که بهترین بازیکن را برای تیمشان بخرند.»

و مهرداد مسعودی در این باره می‌گوید:
«بخشی از درآمد این باشگاه‌ها از طریق پخش تلویزیونی تامین می‌شود. بلیط فروشی، فروش لباس‌ها و درآمد مسابقات دوستانه‌ای که این‌ها قبل از هر فصل با کشورهای دیگر برگزار می‌کنند. به عنوان مثال هر ساله منچستر یونایتد برای برگزاری مسابقه دوستانه همه ساله به آمریکا می‌رود و رئال مادرید به آسیای جنوب شرقی و به این شکل است که نه تنها این بازی‌ها برای بسیاری از باشگاه‌های اروپایی درآمدزایی می‌کند، بلکه باعث می‌شود که با کشورهای خاور دور هم قراردادهایی ببندند. مثلاً باشگاه منچستر یونایتد آکادمی فوتبال دایر می‌کند، در کشورهای دیگر فروشگاه منچستر یونایتد افتتاح می‌شود، به این شکل است که سعی می‌کنند درآمدهای خود را افزایش دهند.»

البته کشورهای دیگری هم هستند که تمامی بودجه فوتبالشان را دولت تأمین می‌کند. شاهین رحمانی:
«درکشور برزیل هم باشگاه داری در واقع با کمک‌های دولتی روی پای خودش می‌ایستد. در آنجا هم به همین شکل است که اگر دولت، کمک‌ها و منابع دولتی خودش را قطع کند، حیات آن باشگاه‌ها به پایان می‌رسد. ولی از آنجایی که می‌دانند که حساسیت زیاد اجتماعی به این قضیه گره خورده است، هیچوقت این اتفاق نمی‌افتد. به هر حال آن پول از طریق دولت تأمین می‌شود تا رضایت اجتماعی جلب شود. فوتبال ایران هم در این مورد به فوتبال کشور برزیل شباهت دارد.»

اما خروجی باشگاه‌های دولتی برزیل بر خلاف ایران، فوق ستاره‌هایی است که در بزرگ‌ترین باشگاه‌های اروپا می‌درخشند. فوتبال ایران اما، نه هدفی دارد و نه الگویی. مهرداد مسعودی:
«فوتبال ایران باید خودش را با فوتبال آسیا مقایسه کند. ببیند که در آسیا کدام تیم بوده است که ظرف دو دهه گذشته از هیچ، خودش را به همه چیز رسانده است؟ بدون شک آن تیم ژاپن است که همه باید درآسیا از او الگو بگیرند. آیا فوتبال باشگاهی ایران می‌تواند خودش را با فوتبال باشگاهی ژاپن مقایسه کند؟ جواب این سؤال "به هیچ وجه" است. چرا که در فوتبال ژاپن، باشگاه‌ها زمین اختصاصی دارند. تیم‌های پایه دارند. لیگ ژاپن، خودش، یک لیگ جوانان و نوجوانان دارد. هر کدام از تیم‌ها موظف است در بازی یک تعداد مشخصی از نوجوانان و جوانان را در ترکیب خودش قرار دهد. به همین خاطر است که تیم ژاپن در همه مسابقات جوانان و نوجوانان جهان، المپیک و این اواخر هم جام جهانی انتخاب می‌شود. امروز در فوتبال ایران خلأ ایجاد شده است، چرا فرهاد مجیدی یا علی کریمی تبدیل به ستاره لیگ می‌شوند؟ به این دلیل که بازیکن موفقی در طول ده سال گذشته از دل این لیگ بیرون نیامده است.»

شاهین رحمانی، روزنامه نگار و تحلیلگر ورزشی در فدراسیون فوتبال آسیا می‌گوید که بزرگترین ضعف فوتبال ایران، بی‌هدف بودن آن است. او هم از فوتبال ژاپن مثال می‌آورد. شاهین رحمانی:
«فدراسیون فوتبال ژاپن در برنامه استراتژیک خودش این را می‌گنجاند که مثلاً می‌گوید ما می‌خواهیم در سال 2050، قهرمان جهان شویم. آن‌ها اعداد و ارقام را در سیاست‌گذاری‌هاشان مشخص کرده‌اند. گفته‌اند که نیاز به این تعداد بازیکن و این تعداد مربی، تا سال 2050 و برای تحقق برنامه‌هایمان داریم. آن‌ها سیستمی را طراحی می‌کنند که بر اساس آن سیستم می‌شود پیشرفتشان را اندازه گیری کرد. در فوتبال ایران اساساً این مسائل مشخص نیست. نه قرار بر خصوصی‌سازی فوتبال است، علیرغم خصوصی‌سازی‌هایی که همیشه حرف اجرایی شدنش در جامعه در طول چند سال گذشته وجود دارد، هر سال می‌گویند که امسال حتماً بنا به دستور فلان مقام دولتی- که این مقام دولتی از رئیس‌جمهور گرفته تا رده‌های پایین‌تر را شامل می‌شود- قرار است که باشگاه استقلال و پرسپولیس وارد بازار بورس شوند. نه تنها این اتفاق تا به حال نیافتاده است بلکه وارد کردن این باشگاه‌ها به بازار بورس اساسا با فرمول بازار بورس ایران همخوانی ندارد. چون آن‌ها هم شرایط خاص خودشان را دارند و باید می‌گویند که حداقل باید هر شرکتی در سه سال آخرش، سوده ده بوده باشد یا سهام آن به بازار قابل عرضه باشد، تا به بازار بورس وارد شود. نگاه مدیریتی برای برنامه ریزی در فوتبال ایران مثل بسیاری جاهای دیگر، نگاهی کوتاه مدت است. نگاه همه الان این است که نتیجه بازی بعدی تیم ملی ایران در برابر قطر به کجا می‌انجامد؟ تمام توجه باشگاه‌ها هم همین است که در ‌‌نهایت و در پایان فصل، وضعیتشان در جدول چگونه است؟ کسی نمی‌پرسد اثرگذاری این هزینه‌ها در فوتبال ایران در دو سال دیگر چه خواهد بود؟ همه این هزینه‌ها گم می‌شوند و همه چیز خرج پروژه‌های کوتاه مدت می‌گردد.»

با این حال به نظر می‌رسد که سازمان لیگ فوتبال ایران با تعیین سقف قرارداد‌ها باز هم به جای یافتن راه بلند مدت، به روش‌های مقطعی و کوتاه مدت روی آورده است. راهی که مانی جزمی، کار‌شناس فوتبال در بی‌بی‌سی بین‌الملل می‌گوید که جواب نخواهد داد.
«چنین چیزی عملاً غیر قانونی است. در فوتبال هم این روش‌ها مؤثر نیست. چون حتی اگر برای دستمزد‌ها سقفی گذاشته شود، بالاخره راه‌های دیگری پیدا می‌شود که به این بازیکنان، پول برسد.»

و مهرداد مسعودی می‌گوید که فوتبال بیمار ایران با راه‌های جایگزین همین قانون سقف قرارداد‌ها را هم دور خواهد زد. مهرداد مسعودی:
«بازیکنان در عمل دو قرارداد می‌بندند. یکی قراردادی که به هیات فوتبال ارسال می‌شود، و قراردادی که به صورت شفاهی یا کتبی بین بازیکن و باشگاه منعقد می‌شود. رئیس سابق باشگاه سپاهان، آقای ساکت در جایی نقل کرده بود که بسیاری از بازیکنان می‌گویند که ما با رقم 350 میلیون قرارداد می‌بندیم ولی شما باید به ما خانه بدهید، ماشین بدهید، زمین بدهید و... همه این‌ها را که جمع می‌کنیم، می‌بینیم که رقم قرارداد از یک میلیارد هم می‌گذرد. این مسئله نمی‌تواند راه حل مطلوبی برای حل معضل فوتبال ایران باشد. راه حل مطلوب این است که باشگاه‌ها به دست بخش خصوصی سپرده شود. که آنهم وقتی عملی می‌شود که اقتصاد کشور به آن سمت و سو سوق پیدا کند. وقتی همه چیز دولتی است، فوتبال نمی‌تواند از آن ماجرا جدا باشد. بخصوص فوتبال ورزشی است که به خاطر پرتعداد بودن تماشاگرانش و حساسیتی که این ورزش دارد، دولت نمی‌گذارد که این امکان از دستش خارج شود.»

[ جمعه 90/6/18 ] [ 6:25 عصر ] [ جواد احمدی ]

شب نخست از هفته ششم لیگ برتر فوتبال ایران با تساوی پرسپولیس و ذوب آهن، شکست سپاهان و کسب اولین پیروزی مس سرچشمه به پایان رسید.

سایر دیدارهای هفته ششم روز جمعه برگزار می‌شود که در مهم ترین بازی؛ استقلال در ورزشگاه آزادی میزبان تراکتورسازی تبریز است.

قبل از شهرآورد سرخابی تهران، پرسپولیس در در ورزشگاه فولاد شهر اصفهان مقابل ذوب آهن که خود بازی حساسی در لیگ قهرمانان آسیا پیش رو دارد، به تساوی 2-2 رسید.

پرسپولیس با این نتیجه 6 امتیاز از 6 بازی اندوخته و در رده سیزدهم جدول است. ذوب آهن هم با 9 امتیاز، در رده چهارم قرار دارد. اما پس از دیدارهای روز جمعه ممکن است هر دو تیم، چند پله سقوط کنند.

میثاق معمارزاده، محمد نصرتی، علیرضا نورمحمدی، سامان آقازمانی (غلامرضا رضایی)، ابراهیم شکوری، حسین بادامکی، محمد نوری، مازیار زارع، حمید رضا علی‌عسگر و علی کریمی مردان پرسپولیس در این بازی بودند.

شهاب گردان، سید محمد حسینی، فرشید طالبی، محمد صلصالی، حسین ماهینی، علی احمدی، ماچادو، بهنام صادقیان (محمد قاضی)، دسوزا (داود حقی)، ایگور کاسترو (قاسم حدادی‌فر) و اسماعیل فرهادی نیز برای ذوب آهن به میدان رفتند.

اسماعیل فرهادی در دقیقه 3 از زاویه بسته گل نخست ذوب آهن را به ثمر رساند.

علی کریمی در دقیقه 49 با هوشیاری دروازه شهاب گردان را گشود.

کریمی پیش از گلزنی هم با به هم ریختن خط دفاعی حریف، موقعیت گلزنی را برای محمد نوری مهیا کرد اما او موفق به گلزنی نشد.

ماچادو در دقیقه 80 ذوب آهن اصفهان را پیش انداخت. پس از آن باز هم علی کریمی موقعیت گلزنی داشت اما ضربه چپ او پس از عبور از روی سر شهاب گردان، به زحمت توسط مدافعان حریف از داخل دروازه بیرون کشیده شد.

داور بازی 7 دقیقه وقت تلف شده برای این مسابقه در نظر گرفت. علیرضا نورمحمدی در دقیقه 93 با پرواز روی سر مدافعان حریف؛ گل‌ مساوی را برای پرسپولیس به ثمر رساند.

به این ترتیب سرخ‌پوشان در آستانه شهرآورد تهران با یک امتیاز حساس، اصفهان را ترک کردند.

ذوب آهن نیز با این تساوی 9 امتیازی شد تا چهارشنبه آینده به مصاف سامسونگ کره جنوبی در مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان آسیا برود.

محمود رفعیی داور مسابقه به غلامرضا رضایی، محمد نصرتی و ابراهیم شکوری از پرسپولیس کارت زرد نشان داد.

ماچادو بازیکن پرتغالی ذوب آهن در دقیقه 98 از زمین اخراج شد. منصور ابراهیم زاده سرمربی ذوب آهن پس از تساوی برابر پرسپولیس در نشست خبری حاضر نشد.

اما حمید استیلی سرمربی پرسپولیس گفت: مقابل ذوب‌آهن 10 موقعیت صددرصد گلزنی داشتیم، هواداران با این عملکرد به شهرآورد امیدوار باشند.

نتایج سایر بازی ها

بازی شهرداری تبریز و راه‌آهن ری با نیتجه 2 بر 2 به پایان رسید.

این بازی در ورزشگاه یادگار امام تبریز برگزار شد. گل‌های راه‌آهن را امید عالی شاه پدیده جوان این تیم و میرهانی هاشمی به ثمر رساندند.

برای شهرداری نیز در حالی که این تیم 2-0 عقب بود، در دقیقه 76 جعفر بذری و محمدرضا زینال خیری در دقیقه 88 گلزنی کردند.

داور این دیدار فرشید افشار بود. او محمدرضا زینال‌خیری را در دقیقه 90 یعنی فقط دو دقیقه پس از گلزنی از زمین اخراج کرد.

در دیگر بازی برگزار شده؛ فجرسپاسی شیراز در دقیقه 91 سپاهان را شکست داد. دیدار دو تیم در ورزشگاه حافظیه شیراز و در حضور حدود 8 هزار تماشاگر برگزار شد.

امید ابراهیمی در دقیقه 19 از روی نقطه پنالتی و احمد جمشیدیان گل‌های سپاهان را به ثمر رساندند.

مهدی رجب‌زاده، مهدی نظری و عباس فاطمیان (دقیقه 91) برای فجر گلزنی کردند تا شیرازی ها به یک پیروزی شیرین مقابل مدافع عنوان قهرمانی لیگ برتر دست پیدا کنند.

فجر با این برد 8 امتیازی شد و سپاهان نیز 8 امتیازی باقی ماند.

سرانجام؛ اصغر شرفی در نخستین تجربه حضورش در مس سرچشمه این تیم را به اولین پیروزی‌اش رساند.

مسی‌ها مقابل شاهین بوشهر با برتری 1-0 صاحب 3 امتیاز شدند. تک گل این بازی را علی سامره در دقیقه 15 به ثمر رساند.

[ جمعه 90/6/18 ] [ 6:24 عصر ] [ جواد احمدی ]
<< ????? ?????? ........ ????? ???????? >>