سفارش تبلیغ
صبا ویژن
baner
???? ???? num 333333333 num 444444444 num 5555555555 email
num 777777777

گزارشها حاکی است که موج دستگیری فعالین مدنی آذربایجان در شهرهای مختلف ادامه دارد. ارگان خبری انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجان ایران (آداپ) طی گزارشی اعلام کرده است که روز یکشنبه پنج فعال مدنی اردبیل در رابطه با اعتراض به خشک شدن دریاچه ارومیه بازداشت شده اند.

ماموران امنیتی اردبیل روز یکشنبه رحیم غلامی، محمد بدلی، طاها هاشم پور، حسین عبادالهی و حمید واثق را دستگیر کرده و به محل نامعلومی منتقل کرده اند.

یاشار حکاک پور، سخنگوی انجمن دفاع از زندانسان سیاسی آذربایجانی در گفت وگو با رادیو فردا می گوید، آقایان غلامی، بدلی و هاشمپور هنگامی که برای دیدار با عباس لسانی (زندانی سیاسی سابق از سال 83 تا 86 و فعال مدنی آذربایجانی در اردبیل) به مغازه وی رفته بودند، مامورین امنیتی با مراجعه به مغازه لسانی این افراد را بازداشت کرده اند.

در اقدام دیگری ماموران امنیتی عبادلهی و واثق را به اتهام «نشر و پخش اعلامیه در رابطه با دریاچه ارومیه» دستگیر کرده اند. هنوز هیچ کدام از بازداشت شدگان اردبیلی با خانواده خود تماسی نداشته اند.

حکاک پور در ادامه می گوید که به دنبال پخش وسیع اعلامیه هایی در شهر اردبیل در رابطه با وضعیت دریاچه ارومیه این شهر جوی امنیتی به خود گرفته است.

برپایه گزارش ها، روز شنبه هزاران تن از مردم ارومیه و تبریز در اعتراض به خشک شدن دریاچه ارومیه دست به تجمع زده اند که با سرکوب نیروهای امنیتی روبرو شده است. آقای حکاک پور دستگیرشدگان روز شنبه در ارومیه را بالغ بر 300 نفر عنوان کرده و می گوید که در تبریز نیز 20 نفر دستگیر شدند که تعدادی از آنها آزاد شده است.

حضور معترضان به ویژه در شهر ارومیه، پر شمار بوده و نیروهای امنیتی برای متفرق کردن مردم از گاز اشک‌آور استفاده کرده‌اند.

نیروهای امنیتی ارومیه روز یکشنبه در اقدام دیگری، حمید فائزپور وبلاگ نویس آذربایجانی و فعال سابق دانشجویی را در محل کارش بازداشت کرده اند.

به گزارش «آداپ» ماموران امنیتی با مراجعه به مغازه محصولات صوتی- تصویری این فعال آذربایجانی در پاساژ امیر کبیر خیابان خیام اورمیه وی را بازداشت ومغازه اش را تفتیش کرده اند. بگفته حکاک پور، فائزپور تا کنون تماسی با خانواده نداشته ومقامات قضایی و امنیتی از دادن پاسخ به خانواده این فعال آذربایجانی در خصوص محل بازداشت، علت دستگیری و اتهام فرزندشان امتناع می کنند .

حکاک پور می گوید: «موج دستگیریهای جدید منحصر به مراکز استانها نیست. نیروهای امنیتی 7 شهروند ساکن میاندوآب را نیز روز شنبه دستگیر کرده اند. فرشید نوروزی، یعقوب محمدی، امیر حسین آقایی، فرهاد لامی، میلاد و بابک (هفده ساله) و سجاد عزیزی از شهروندان آذربایجانی و از هواداران تیم تراکتورسازی از سوی ماموران امنیتی در میاندوآب بازداشت شدند.

ماموران امنیتی روز شنبه با مراجعه به منزل این افراد در میاندوآب آنها را بازداشت و منازلشان را تفتیش کرده اند.

اعتراضات مردمی به خشک شدن دریاچه ارومیه از زمانی شدت گرفت که طرح دوفوریتی مجلس برای آبرسانی به دریاچه ارومیه رای منفی داد، اگرچه روز شنبه هفته گذشته، 22  نماینده مجلس شورای اسلامی، در نامه‌ای به هیات رئیسه مجلس، از دولت خواستند که پاسخگوی پیامدهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ناشی از روند خشک شدن دریاچه ارومیه باشد.

این نمایندگان مجلس در نامه خود همچنین خواستار رفع فوری و کار‌شناسانه مشکل دریاچه ارومیه شدند و اعلام کردند که عواقب هرگونه مشکلی در این موارد متوجه دولت و دست‌اندرکاران خواهد بود.

طبق گزارشات در واکنش به رای منفی مجلس به طرح دوفوریتی آبرسانی به دریاچه ارومیه، سی تن از فعالین مدنی ساکن تبریز روز چهارشنبه هفته گذشته طی جلسه خانگی با هدف بررسی چگونگی واکنش به این اقدام مجلس و سازماندهی فراخوان عمومی برای اعتراض به خشک شدن دریاچه ارومیه گرد هم آمده بودند که با مراجعه نیروهای امنیتی و انتظامی تبریز به محل جلسه، این افراد دستگیر شدند.

در روزهای گذشته فراخوانی برای تظاهرات و تجمع در اعتراض به «سیاست خشکاندن دریاچه ارومیه» در شهرهای مختلف آذربایجان غربی و شرقی پخش شده بود.

به گفته مسئولان جمهوری اسلامی، آب دریاچه ارومیه در برخی نقاط آن تا 10 کیلومتر پس روی کرده و با ادامه روند فعلی این دریاچه تا سه سال آینده خشک می‌شود.

این در حالی است که به گفته شماری از کارشناسان محیط زیست، یکی از دلایل بروز وضعیت بحرانی در دریاچه ارومیه، ساخت سدهای متعدد بر روی رودهایی است که به این دریاچه منتهی می‌شوند.

بر اساس برخی گزارش‌ها، تاکنون حدود 35 سد در مسیر این رودها ساخته شده و 10 سد دیگر نیز در دست ساخت است.

محمدباقر صدوق، معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست نیز گفته است: «با خشک شدن دریاچه ارومیه زندگی شش میلیون نفر در منطقه به خطر می‌افتد و ریزگردهایی که اکنون از کشورهای همسایه می‌آیند و ایران را دچار بحران کرده این بار به صورت ریزگرد نمک قسمت اعظمی از کشور ما را تحت تاثیر قرار می‌دهد و زندگی را در این نواحی نابود می‌کند».

به گفته وی، «با خشک شدن دریاچه ارومیه بیش از 10 میلیارد تن نمک به صورت گرد وغبار و طوفان بر سر مردم این ناحیه می‌ریزد و این بحران تنها گریبان آذربایجان را نمی گیرد، بلکه تمامی مناطق کشور را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد».


[ چهارشنبه 90/6/9 ] [ 11:20 صبح ] [ جواد احمدی ]

روزنامه گاردین روز سه شنبه در گزارشی از تلاش هایی در هفته‌های اخیر برای دسترسی به محتوای ای میل های فرستاده شده از طریق «جی میل» در ایران و همچنین به سیستم انتقال مدارک گوگل، «گوگل داکز» خبر داد.

بر اساس این گزارش، این کار توسط گواهی نامه امنیتی یک شرکت هلندی به نام Digintor انجام شده و کسانی که در پی دسترسی بوده اند، تلاش کردند محتوای ای میل افرادی که از جی میل استفاده می کنند را به دست آورند.

گزارش شده که  این شرکت هلندی هم چنین گواهی نامه های امنیتی وزارت خانه‌های هلند را هم تأمین می کند. این شرکت پس از فاش شدن این مسأله گواهی نامه امنیتی صادر شده را لغو کرده و گفته  که از این سوء استفاده بی اطلاع بوده است.

شرکت گوگل هم در وبلاگ خود اعلام کرده کلیه کاربران مرورگرهای فایرفاکس و کروم خود را به روز کنند و در اولین فرصت، رمز عبور خود را عوض کنند.

هرچند گفته شده بود کاربرانی که با vpn به اینترنت وصل می شوند، کمتر با مشکل امنیتی روبرو خواهند شد، ولی اگر گواهینامه امنیتی جعلی مورد استفاده قرار گیرد، سرویس های اتصال کنترلی روی آن نمی توانند داشته باشند.

حدود پنج ماه پیش هم گزارشی منتشر شده و اعلام شد که هکر یا هکرها در تلاش برای هدایت کاربران اینترنتی به نسخه جعلی چندین پایگاه معتبر اینترنتی، به چندین گواهینامه دیجیتال یک شرکت امنیت وب دسترسی پیدا کرده‌اند. حمله‌ای که بر اساس اعلام این شرکت امنیت وب، «به نظر می‌رسد» از سوی جمهوری اسلامی سامان داده شده است.

شرکت «کومودو» در نیوجرسی آمریکا که گواهینامه‌های دیجیتال در زمینه تأیید هویت کاربران اینترنتی صادر می‌کند، گفته بود که دستکم 9 مورد از چنین حملاتی ردیابی شده که با توجه به پیچیدگی آن ممکن است کار جمهوری اسلامی ایران باشد.

این شرکت گفته بود در حملات 15 مارس، گواهینامه‌هایی برای نسخه جعلی سامانه ایمیل گوگل موسوم به جی‌میل، صفحه ورود کاربران یاهو، وب‌سایت‌هایی متعلق به شرکت مایکروسافت، مرورگر موزیلا فایرفاکس و نیز شبکه تلفنی اینترنتی اسکایپ در دسترس هکرها قرار گرفته است.

چنین گواهینامه‌هایی به کسانی که آن را در اختیار دارند اجازه می‌دهد که تحت شرایطی با جعل نسخه امن این وب‌سایت‌ها، به اطلاعات رمزگذاری شده دسترسی پیدا کنند.

گواهی دیجیتال(Digital Certificate) سندی الکترونیک است که به کاربران اطمینان می دهد تبادل اطلاعات بین مرورگر آنها و سرور سایت مورد رجوع رمزگذاری شده است و شخص سومی به آن دسترسی ندارد.

جعل گواهی دیجیتال سایت های اینترنتی به هکرها اجازه می دهد با تغییر مسیر ترافیک آنلاین، به مکاتبات الکترونیک آنها دسترسی پیدا کنند و در فعالیت آنلاین آنان جاسوسی کنند.

یک گزارش هم روز سه شنبه در سایت «پی سی ورلد» نوشته که هرچند تبادل اطلاعات در سرویس های گوگل به صورت رمزگذاری شده و از طریق https انجام می شود و هیچ راهی برای نفوذ و شنود این اطلاعات وجود ندارد، ولی اگر یک نفر سیستم رمزگذاری را تغییر دهد و الگوریتم های خودش را جایگزین کند، تامین امنیت به خطر می افتد. به ویژه وقتی که به شکل «اینترنت ملی» این طرح ارائه شود.

جی میل، خدمات ای میل شرکت گوگل در بیانیه ای در وبلاگ خود توصیه های زیر را برای کاربران منتشر کرده است:

  • حتما از آخرین نسخه Chrome و Firefox استفاده کنید.
  •  
  • از VPN و برنامه های دیگر برای حفظ هویت استفاده کنید و به هیچ عنوان مستقیما به سایت های مهم از طریق اینترنت ایران وصل نشوید.


حکومت ایران پیشتر در جریان وقایع پس از انتخابات مناقشه‌برانگیز ریاست جمهوری در سال 88، به چاره‌اندیشی در مورد قدرت روزافزون شبکه‌های اجتماعی و اینترنت در بسیج مخالفان خود پرداخت و از همان زمان بود که یک ارتش سایبری برای هک و دستکاری در وب‌سایت‌های مخالف خود سامان داد.


[ چهارشنبه 90/6/9 ] [ 11:18 صبح ] [ جواد احمدی ]

 

 

 

 

 

 

 

 

 

با امتناع زنان از نشستن بر سر سفره عقد، کاهش زاد و ولد و روش‌های نوین انتخاب جنسیت نوزاد، پیش‌بینی می‌شود که جمعیت بسیاری از کشورهای جهان، از جمله ایران، در آینده محو شود.

آن طور که پیش‌بینی می‌شود، با روند فعلی و ترکیب رشد جمعیتی در ایران، جمعیت کشور تا کمی بیش از 1500 سال دیگر به کلی محو خواهد شد و دیگر اثری از ایران باقی نخواهد ماند. این عدد برای چین نیز 1500 سال و برای کانادا 2500 سال تخمین زده شده است.

به نوشته هفته‌نامه معتبر اکونومیست، امروزه زنان بسیاری با دست زدن به آن چه این نشریه «اعتصاب ازدواج» نامیده، زندگی مجردی را به ازدواج ترجیح می‌دهند که این، به نوبه خود، یکی از دلایل کاهش میزان زاد و ولد در جوامع مختلف به شمار می‌آید.

بر پایه آمار منتشر شده توسط سازمان ملل، در صورت عدم اصلاح الگوی کنونی باروری در 83 کشور جهان، در این کشور‌ها که نام ایران نیز در میان آن‌هاست، در آینده تعداد کافی دختر برای جایگزینی مادران امروز وجود نخواهد داشت.

برای روشن‌تر شدن مطلب، یک گروه هزار نفره زن هنگ‌کنگی را در نظر بگیرید که، طبق آمار زاد و ولد موجود، 547 دختر به دنیا خواهند آورد. در صورت حفظ شرایط موجود، این 547 دختر در آینده با 299 دختر جایگزین شده و و به همین ترتیب الی آخر. با این اوصاف، حساب سرانگشتی اکونومیست نشان می‌دهد که تنها 25 نسل طول می‌کشد تا جمعیت 3.75 میلیون نفری زنان هنگ‌کنگ به تنها یک نفر برسد.

بر پایه آمار منتشر شده توسط سازمان ملل، در صورت عدم اصلاح الگوی کنونی باروری در 83 کشور جهان، در این کشور‌ها که نام ایران نیز در میان آن‌هاست، در آینده تعداد کافی دختر برای جایگزینی مادران امروز وجود نخواهد داشت.

اگر با همین منطق محاسبه کنید، ژاپن، روسیه، ایتالیا و اسپانیا کشورهایی خواهند بود که هزاره چهارم میلادی را تجربه نخواهند کرد. حتی چین، که امروزه پرجمعیت‌ترین کشور جهان محسوب می‌شود و تاریخش دست‌کم 3700 سال قدمت دارد، در صورتی که روند کنونی تغییر نکند، فقط 1500 سال دیگر وجود خارجی خواهد داشت.

آمار زاد و ولد سازمان ملل همچنین نشان می‌دهد که جمعیت کشور کانادا زمانی حول و حوش سال 4500 میلادی (2500 سال دیگر) و کشور بوسنی و هرزگوین حدود سال 2700 میلادی (تقریباً 600 سال دیگر) به نقطه «محو جمعیتی» خواهد رسید.

اکونومیست در ادامه می‌نویسد که راز پیش‌بینی‌های تکان‌دهنده فوق را باید در تغییر الگوی زناشویی و باروری در میان جوامع مختلف دانست.

امروزه رفتارهای متفاوت در ازدواج، برخلاف گذشته، به جوامع غرب محدود نمی‌شود و به نظر می‌رسد زنان شرقی در آسیا نیز، مانند اروپا و آمریکا، به گروه اعتصاب‌کنندگان ازدواج پیوسته‌اند.

برای نمونه، یک زن 35 ساله اهل تایوان واقع درآسیای شرقی، می‌گوید: «این دنیا یک دهکده جهانی است، اگر در این سن نتوانم یک مرد تایوانی، که با سنم کنار بیاید، را پیدا کنم، شاید در جایی دیگر او را بیابم. در عین حال، هر زمان خواستم بچه‌دار شوم می‌توانم از خدمات یک بانک اسپرم برای باروری استفاده کنم یا این که از یکی از دوستان مذکرم بخواهم که برایم نقش اهداکننده اسپرم را ایفا کند.»

گفته فوق را می‌توان نمادی از فرهنگی دانست که امروز مرزهای شرق را نیز درنوردیده و تغییرات بنیادین در ساختار خانواده و تلقی از مفاهیم آن را به وجود آورده است.

در عین حال، محافظه‌کاران در دنیای غرب کماکان بر این باورند که خانواده سنتی ستون جامعه است، دیدگاهی که در شرق هم هنوز طرفداران زیادی دارد.

شرق، به شکل سنتی، برای خانواده در زندگی فرد و اعتلای شخصیتی او نقش اساسی قائل بوده است. «خانواده» در مرکز آموزه‌های اخلاقی کنفوسیوس، فیلسوف سر‌شناس چینی، قرار دارد و فرد تنها در چارچوب آن می‌تواند به رشد و پیشرفت شایسته نائل شود.

در بخش دیگری از گزارش اکونومیست آمده است: در جوامع غربی یک‌چهارم اشخاص سی و اندی ساله یا با زوج خود، خارج از پیوند زناشویی، همزیستی می‌کنند یا هرگز ازدواج نکرده‌اند و نیمی از ازدواج‌ها، در این کشور‌ها، به طلاق می‌انجامد.

در مقابل، در آسیا، پیش‌نیاز اصلی برای بچه‌دار شدن، همچنان، ازدواج دانسته می‌شود. برای مثال، در ژاپن، تنها دو درصد از نوزادان به دنیا آمده در سال 2007 به والدینی تعلق داشتند که زن و شوهر نبوده‌اند. رقم فوق در اروپا بسیار متفاوت است: در سوئد، در سال 2008 میلادی، 55 درصد وضع حمل‌ها متعلق به زنان مجرد بود و در ایسلند 66 درصد.

رفتارهای سنتی در میان شرقی‌ها بیشتر به چشم می‌خورد. آسیایی‌ها، در مقایسه با اروپایی‌ها، بیشتر بر این نکته اتفاق نظر دارند که «خوشبختی هر زن با ازدواج او محقق می‌شود.» بسیاری از شرقی‌ها همچنان باور دارند که زن باید پس از ازدواج یا بچه‌دار شدن از کار کردن دست بکشد، در میان آن‌ها رابطه جنسی پیش از ازدواج کماکان امری ناشایست دانسته می‌شود.

نقطه اوج

در حالی که غرب با پدیده روزافزون طلاق و کودکان نا‌مشروع مواجه است، در آسیا ازدواج‌های دیرهنگام، امتناع از ازدواج و آمار نسبتا بالا‌تر طلاق را شاهدیم.

با این همه، ترجیح دادن تجرد در آسیا پدیده‌ای جدید محسوب می‌شود. تنها 30 سال پیش، فقط دو درصد زنان آسیایی مجرد می‌ماندند. در حالی که، امروز، در برخی نقاط، آمار فوق به 27 درصد افزایش نشان داده است.

نکته حائز اهمیت در تجربه «اعتصاب ازدواج» توسط زنان آسیایی این نیست که آن‌ها ترجیح داده‌اند در دهه چهارم عمر خود کماکان مجرد بمانند، بلکه در این حقیقت است که، برخلاف همتایان اروپایی خود، در این سن و سال تجربه ازدواج یا زندگی با یک شریک را نیز ندارند.

در سوئد، به عنوان نمونه، آمار زنان مجرد نزدیک به چهل سالگی رقم 41 درصد را نشان می‌دهد. اما این مسئله با آن چه در آسیا اتفاق می‌افتد تفاوت ماهیتی دارد، زیرا در جامعه سوئد اصولاً «ازدواج» به عنوان یک هنجار اجتماعی در حال از بین رفتن است. البته زنان سوئدی، امروز هم خانه‌داری می‌کنند و بچه‌دار نیز می‌شوند، اما بدون ازدواج.

انتخاب تحصیل‌کردگان

اکونومیست در ادامه می‌افزاید: در جوامع بسیار سنتی اصلی‌ترین کاربرد ازدواج نگهداری از کودکان است و روابط عاشقانه به ندرت در این گونه پیوند انسانی نقش اصلی را بازی می‌کند. پس جای شگفتی نیست اگر عادات معمول در نگهداری از کودکان نیز، به همراه تغییر در الگوی ازدواج، دستخوش تغییر شده باشد.

یکی از دلایل تغییر در الگوی ازدواج بهبود تحصیلات و درآمد زنان و ناهمخوانی جایگاه زنان با این دو عامل است. طبق بسیاری از الگوهای ازدواج در میان جوامع سنتی، زنان، به‌ویژه زنان جوان، در روند ازدواج استقلال کمی دارند. برای مثال، در جنوب آسیا به محض رسیدن دختران به سن بلوغ آن‌ها را به خانواده داماد تحویل می‌دهند.

در مقابل، دو عامل وجود دارد که به زن استقلال بیشتر می‌بخشد: تحصیلات و اشتغال. تحصیلات زنان در آسیای شرقی به میزان قابل توجهی ظرف 30 سال گذشته ارتقا یافته و فاصله سواد آنان با مردان تقریباً به «صفر» رسیده است.

دو عامل وجود دارد که به زن استقلال بیشتر می‌بخشد: تحصیلات و اشتغال. تحصیلات زنان در آسیای شرقی به میزان قابل توجهی ظرف 30 سال گذشته ارتقا یافته و فاصله سواد آنان با مردان تقریباً به «صفر» رسیده است.

تحصیلات بالا‌تر زنان به معنای تغییر در سطح انتظارات آنهاست. بر پایه آمار، در آسیای شرقی، میزان تجرد با مقطع تحصیلی رابطه «معکوس» داشته و احتمال ازدواج در زنان دارای تحصیلات پایین‌تر از متوسطه در بالا‌ترین سطح است، زنان دارای تحصیلات متوسطه در جایگاه بعدی قرار می‌گیرند و زنان دارای تحصیلات دانشگاهی در پایین‌ترین جایگاه احتمال ازدواج می‌ایستند.

جالب اینجاست که رابطه فوق، در حال حاضر، در کشورهای اروپایی و آمریکا برعکس است. ازدواج، در این کشور‌ها، در میان دانش‌آموختگان دانشگاهی در مقایسه با افراد دارای تحصیلات متوسطه رایج‌تر است.

برای تأثیر سطح تحصیلات بر ازدواج زنان می‌توان دو دلیل را بر شمرد: اول آن که عدم ازدواج در میان زنان دارای تحصیلات دانشگاهی همواره شایع‌تر بوده است. از این روی، با افزایش شمار زنان تحصیل‌کرده، به‌تبع آمار و ارقام ازدواج کاهش نشان می‌دهد.

از آن گذشته، تحصیلات بالا‌تر به معنای پیشرفت شرایط معیشتی فرد و بالا رفتن میزان شهرنشینی است، که از این منظر نیز بر اساس آمار، ازدواج در میان شهرنشینان نسبت به غیر شهرنشینان در سطح پایین‌تری قرار دارد.

عروس‌های از دست رفته

هم اکنون، در پرجمعیت‌ترین کشورهای جهان، چین و هند، روند خاصی را شاهد هستیم: در جامعه چین «ازدواج» کماکان یک هنجار به شمار می‌آید و ازدواج‌های از پیش تعیین شده در هندوستان همچنان مرسوم است.

بدیهی است مادامی که این وضعیت در دو کشور فوق حاکم باشد، اکثریت آسیایی‌ها در قالب خانواده‌های سنتی به دنیا آمده و زندگی خواهند کرد.

بدین ترتیب، با در نظر گرفتن تغییرات در حال وقوع در الگوی ازدواج و زاد و ولد در آن کشور‌ها، تا چه زمانی می‌توان پایداری شرایط موجود را انتظار داشت؟ حقیقت آن است که هم اکنون نیز نشانه‌های تغییر آرام آرام در این جوامع ظاهر شده‌اند.

نظام ازدواج در هر دوی این کشور‌ها به دلیل روند جدید و رایج انتخاب جنسیت نوزاد در آستانه تجربه تغییرات بنیادین است. ده‌ها میلیون نوزاد مؤنث تا به امروز، و در نسل‌های پیشین، سقط شده‌اند. والدین با استفاده از سیستم‌های تشخیص جنسیت جنین پیش از تولد نوزادان دختر را سقط می‌کنند.

در نتیجه، در سال 2010 در چین، در مقابل هر 100 نوزاد دختر 118 نوزاد پسر به دنیا آمد و در هند نیز نسبت نوزادان پسر به دختر به رقم 109 به 100 رسید.

بنا بر گزارش‌هایی از دانشگاه‌های هاروارد و پنسیلوانیا در آمریکا، تا سال 2030، حدود هشت درصد از مردان چینی 25 سال و بالا‌تر، به دلیل نسبت نا‌همگون مردان به زنان در آن کشور، از انجام ازدواج ناتوان خواهند شد. نرخ مجرد‌ها در سال 2050 به 10 تا 15 درصد خواهد رسید.

در سال 2030، در دو کشور هند و چین، 660 میلیون مرد بین سن 20 و 50 سال در مقابل 597 میلیون زن وجود خواهد داشت. به عبارت دیگر، بیش از 60 میلیون داماد در این کشورهای پرجمعیت بدون عروس خواهند ماند؛ توجه کنید: «بیش از شصت میلیون».

شاخه‌های بی‌بار

برآیند تحولات فوق، تغییر الگوی ازدواج و زاد و ولد در جامعه چین، هم اکنون نیز چینی‌ها را تا بدانجا پیش برده است که برای اشاره به نسل مردان و زنان مجرد اصطلاح‌های خاصی را هم ساخته‌اند: «گوآنگ گون» برای مردان به معنای «شاخه‌های بی‌بار» و «شنگ-نو» برای زنان به معنای «زنان باقی‌مانده».

«شاخه‌های بی‌بار» امروز بیشتر برای اشاره به مردانی به کار می‌رود که بر اثر سقط جنین‌های مؤنث، و انتخاب جنسیت نوزاد توسط والدین، در آینده توانایی تشکیل خانواده و ازدواج را نخواهند داشت.

این که شرایط فوق و ترک گفتن ازدواج نزد اهالی آسیا باعث بروز چه نتایجی در آینده بشریت خواهد شد مسئله‌ای است که به نگرانی‌هایی دامن زده است.

در کنار دیگر مسائل، چنین وضعیتی در کشورهایی با جمعیت‌های غول‌آسای چین و هند، می‌تواند در آینده نزدیک منجر به رشد روسپی‌گری در ابعاد غیر قابل تصور، خرید و فروش «عروس» به عنوان کالا یا اجبار دختران به «ازدواج» با چندین مرد شود. همچنان که ممکن است، در این کشور‌ها نیز، شوهران متعصب و حسود زنان خود را در پرده نگاه دارند.

سناریوی وحشتناک، اما ممکن دیگر، آن است که با وجود «زنانی بی‌میل به ازدواج» در مقابل «مردانی در آرزوی یافتن سر وهمسر»، در سالیان پیش رو، شاهد واردات عروس از بیرون از مرز‌ها و در مقیاس بین‌المللی باشیم.

اکونومیست در پایان با ذکر این نکته که کاهش نرخ ازدواج در گذشته و در کشورهایی مانند ایرلند، در اواخر قرن نوزدهم، و آمریکا و بخش زیادی از اروپا، در دهه 1930 میلادی، سابقه داشته است می‌نویسد: اما تجربه اروپا و آمریکا با آسیا تفاوت داشت. در آنجا آمار ازدواج با رکود اقتصادی افول کرد و با رونق اقتصادی دوباره رشد نشان داد.

اما در آسیا این مسئله در دوران رونق اقتصادی آن قاره روی می‌دهد. در حالی که آسیا به تدریج ثروتمند‌تر می‌شود، الگوهای سنتی ازدواج در آن قاره رفته‌رفته رنگ می‌بازد.

[ سه شنبه 90/6/8 ] [ 8:40 عصر ] [ جواد احمدی ]

 

گزارش های از ارومیه و تبریز حاکی است که دهها تن از مردم این دو شهر در اعتراض به خشک شدن دریاچه ارومیه دست به تجمع زده و برپایه گزارش‌های رسیده، این  اجتماعات اعتراضی با سرکوب نیروهای امنیتی روبرو شده است.

به گفته شاهدان عینی، حضور معترضان به ویژه در شهر ارومیه، پر شمار بوده و نیروهای امنیتی برای متفرق کردن مردم از گاز اشک‌آور استفاده کرده‌اند.

شاهدان عینی به رادیو فردا گفته‌اند تظاهرات روز شنبه در ارومیه که در اعتراض به خشک شدن دریاچه ارومیه صورت گرفته، با برخورد نیروهای امنیتی مواجه شده و این نیروها به سوی معترضان گاز اشک‌آور شلیک کرده‌اند. به گفته شاهدان عینی برخورد ماموران به ویژه در خیابان خیام با خشونت بوده است.

 به گفته یک  شاهد عینی، مناطقی در تبریز که معترضان قصد داشتند در آنجا تجمع کنند، امنیتی بود و لباس‌ شخصی‌ها و یگان‌ ویژه در آنجا حضور داشتند. به گفته این شهروند تبریزی ماموران امنیتی  در تبریز تلاش کردند، مانع شکل‌گیری تجمع شوند. این شهروند همچنین می‌گوید خبر از دستگیری سه تن دارد.

در همین حال، یاشار حکاک پور، سخنگوی زندانیان سیاسی آذربایجان که خارج ایران به سر می‌برد، در گفت‌وگو با رادیو فردا اظهار داشت، در روزهای گذشته فراخوانی برای تظاهرات و تجمع در اعتراض به «سیاست خشکاندن دریاچه ارومیه» در شهرهای مختلف آذربایجان غربی و شرقی پخش شده بود.

به گفته حکاک‌پور حدود ساعت شش نزدیک به «10 هزار» نفر در شهر ارومیه دست به تظاهرات زدند که این  تظاهرات به گفته او با برخورد نیروهای ضدشورش همراه بود.

حکاک‌پور می‌گوید تخمین زده می‌شود حدود 300 نفر در ارومیه بازداشت شده باشند.

 در این اعتراض‌ها مردم از جمله فریاد می‌زدند «دریاچه ارومیه جان می‌دهد، مجلس فرمان قتل آن را صادر می‌کند»، «بیایید برویم با گریه‌های خود دریاچه ارومیه را پرآب کنیم».

همچنین گفته می‌شود، در شهر ارومیه شبکه تلفن و خطوط تلفن با اختلال مواجه شده است.

روز شنبه 22  نماینده مجلس شورای اسلامی، در نامه‌ای به هیات رئیسه مجلس، از دولت خواستند که پاسخگوی پیامدهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ناشی از روند خشک شدن دریاچه ارومیه باشد.

این نمایندگان مجلس در نامه خود همچنین خواستار رفع فوری و کار‌شناسانه مشکل دریاچه ارومیه شدند و اعلام کردند که عواقب هرگونه مشکلی در این موارد متوجه دولت و دست‌اندرکاران خواهد بود.

این نامه در حالی منتشر شد که مجلس خود به طرح دو فوریتی نجات دریاچه ارومیه رای منفی داده است.

[ سه شنبه 90/6/8 ] [ 8:35 عصر ] [ جواد احمدی ]

 

 

 

 

 

 

 

 

«متأسفم برای سازمان صدا و سیما» جمله‌ای آشنا از زبان علی دایی. آقای گل فوتبال جهان و سرمربی پیشین تیم ملی فوتبال ایران.

او در سال‌های اخیر به دلایل گوناگون که شرح کامل آن در زیر آمده، این جمله را درباره سازمان صداوسیما به کار برده است.

آخرین بار همین چند روز پیش بود. پنجشنبه 20 مرداد و واکنش تند دایی به کمدی ورزشی، که به تقلید رفتار چهره‌های فوتبالی در برنامه 90 اختصاص دارد.

رسانه‌های ایران از احتمال شکایت دایی از این سازمان خبر داده‌اند.

از جمع چهره‌های ورزشی در ایران، دایی بیشترین حجم انتقاد از سازمان صدا و سیما را مطرح کرده. گرچه او در عین حال، حضوری دائمی در برنامه‌های زنده یا تولیدی این سازمان دارد.

دایی حالا یک بار دیگر به شدت از صداوسیما ناراحت است. می‌گوید: «آیا صدا و سیما می‌تواند برای کله‌گنده‌‌های سیاسی مملکت چنین برنامه‌ای درست کند؟»

منتقدانش اما می‌گویند؛ صدا و سیما ارگان حکومت است و کارمندانش اگر بخواهند هم نمی‌توانند از چهره‌های شاخص سیاسی انتقاد کنند. اما خود دایی چطور؟ طی دو دهه حضور مستمر در برنامه‌های تلویزیون، چرا یک بار چنین کاری انجام نداده؟

حملات دایی به صدا و سیما همواره با استقبال اغلب رسانه‌های منتقد دولت و حکومت جمهوری اسلامی ایران مواجه شده. اما به نظر نمی‌رسد جنس انتقادات او تشابهی با رویکرد رسانه‌های منتقد داشته باشد.

در آخرین مصاحبه‌اش نیز گفته است: «اگر صدا و سیما همراه با واژه جمهوری اسلامی نبود حرفی نمی‌زدم اما برای ما که به اسلامی بودن مان افتخار می‌کنیم این کارها زشت است.»

دایی غیر از این برنامه طنز، از اختلافات گذشته‌اش با این سازمان هم یاد کرد و گفت: «صدا و سیما در جام جهانی چقدر کارشناس آورد تا مرا خراب کند، اما خراب کردن آدم‌ها دست خداست و با چنین کارهایی آدم خراب نمی‌شود.»

علی دایی از برنامه‌ای ناراحت شده است که در آن، محمد مایلی کهن با نام «فامیلی چدن» نیز به تصویر کشیده شد. مایلی کهن اما اعتراضی نکرد.

رضا عنایتی، نیکبخت واحدی، حبیب کاشانی، علی کفاشیان، هوشنگ نصیرزاده و چند چهره دیگر نیز سوژه این برنامه بوده‌اند.

سوژه اصلی و دائمی نیز عادل فردوسی‌پور است که در بخشی از این برنامه
طنز مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد. اما حتی این چهره محبوب تلویزیون ایران نیز تاکنون گله‌ای نکرده است. تنها انتقاد فردوسی‌پور از این برنامه، کیفیت پایین متن‌ها در برخی از قسمت‌هایش بوده.

تکثیر فراوان برنامه مورد نظر در دنیای مجازی و سایت‌های اجتماعی، حاکی از استقبال گسترده‌ای است که از این برنامه صورت گرفته.

حتی در خانواده فوتبال ایران نیز برخلاف سریال تلویزیونی که سوژه‌اش فوتبال است، این برنامه طنز با استقبال چشمگیری روبه‌رو شده.

نقطه مشترک انتقادات دایی از صداوسیما، مسائل شخصی خود اوست. حتی یک نمونه انتقاد که دربرگیرنده مبحثی اجتماعی یا عمومی بوده باشد نیز در اظهارات دایی علیه صداوسیما دیده نمی‌شود.

شبکه اول سیما

در ادامه این گزارش، به بخش‌هایی از جنجالی‌ترین اظهارات علی دایی علیه سازمانی اشاره شده است که رئیس آن، به صورت مستقیم و با حکم آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران منصوب می‌شود.

از برنامه‌های کمدی گرفته تا برنامه‌های جدی، چند نمونه از چالش‌های سال‌های اخیر علی دایی با سازمان صدا و سیما، با تفکیک شبکه‌ها، در زیر آمده است.

در برنامه محافظه‌کار ورزش و مردم که تنها برنامه ورزشی شبکه اول سیماست، همیشه رابطه‌ای به دور از تنش با علی دایی برقرار بوده و هیچ وقت مصاحبه ای چالشی با دایی انجام نشده.

اما در آخرین هفته‌های دهمین دوره لیگ برتر، وقتی پرسپولیس با هدایت دایی چند شکست متوالی را متحمل شد، برای نخستین بار در این شبکه به صورت مستقیم از گفتار، عملکرد و کارنامه دایی انتقاد شد.

کارشناس این برنامه گفت؛ پرسپولیس با سرمربیگری دایی، بیمار است. اظهارات او نیز پس از شکست‌هایش در کنفرانس‌های خبری کاملاً تکراری شده و باید در این خصوص تجدید نظر کند.

بهرام شفیع مجری برنامه هم خواستار مسئولیت‌پذیری و پاسخگو بودن دایی شد. او با اشاره به تیتر روزنامه پرسپولیس که احکام انضباطی پس از بازی با استیل آذین را عامل شکست مقابل بنیادکار ازبکستان دانسته بود، گفت: «چه ربطی دارد اصلاً؟ خوب است یک کم همدیگر را ماساژ بدهند!»

دایی نیز در نخستین واکنش به این برنامه گفت: «متأسفانه در تلویزیون هر کارشناس یا غیر کارشناسی صحبت می‌‌کند و هر چه می‌خواهد می‌‌گوید.»

شبکه دوم سیما

وقتی علی دایی با حضور در برنامه 90، دو ساعت درباره حقوق معوقه‌اش از فدراسیون فوتبال صحبت کرد، جهانگیر کوثری در برنامه ورزش از نگاه دو گفت: «من اگر جای فردوسی‌پور بودم دو ساعت که هیچ، دو دقیقه هم به دایی زمان نمی‌دادم. رسانه ملی جای مطرح کردن مسایل شخصی و حقوقی یک نفر نیست. دایی برود در دادگاه شکایت کند. قاضی هم رأی می‌دهد. برای این کار نباید وقت تلویزیون و مردم را گرفت.»

مروری بر رسانه‌های منتشر شده در آن مقطع زمانی نشان می‌دهد که بسیاری از کارشناسان امور رسانه و حتی طرفداران پرسپولیس، با این اظهارات کوثری موافق بودند.

دایی اما در پاسخ گفت: «دوست ندارند حقایق روشن شود، چون از اول زندگی به دور از حقیقت زندگی کردند دنبال حق و حقیقت نرفتند. 10 مرتبه شبکه‌های مختلف من را دعوت کردند اما نرفتم. شاید این ناراحتی‌ها به خاطر این است که به شبکه آنها نرفتم و به دنبال این حرف و حدیث‌ها می‌روند. شاید آقایان دوست نداشتند من چنین موضوعاتی را به مردم بگویم چون به ضررشان است.»

پس از ماجراهای بازی استیل آذین و پرسپولیس نیز فصل تازه‌ای از تنش بین دایی با شبکه دو سیما رقم خورد.

او در ارتباط تلفنی با برنامه ورزش از نگاه دو، مجری برنامه را متهم به دوستی با سوشا مکانی دروازه‌بان حاشیه‌ساز تیم استیل آذین کرد. دایی با لحنی پرخاش‌جویانه، چند بار تأکید کرد که اصلاً علاقه‌ای به گفت‌وگو با این برنامه نداشته.

مجری برنامه اما در پایان این تماس تلفنی به دایی گفت: «خیلی خیلی سپاسگذاریم از اینکه افتخار دادید با این برنامه که برنامه خودتان است صحبت کردید.»

شبکه سوم سیما

علی دایی همواره منتقد سرسخت برنامه 90 بود و حتی پس از جام جهانی 2006 مدت‌ها این برنامه را تحریم کرد و حاضر به مصاحبه با آن نشد.

انتقادات عادل فردوسی‌پور از علی دایی در جریان جام جهانی و انتقادات همزمان کارشناسان حاضر در استودیو از جمله محمد مایلی‌کهن، عصبانیت شدید دایی را در پی داشت.

اوج اختلافات دایی با فردوسی‌پور زمانی بود که در تنها قمست فرمایشی برنامه 90 در 12 سالی که از عمر آن می‌گذرد، در استودیو حضور پیدا کرد.

او ساعتی از روی متن، بدون مداخله مجری برنامه، به قرائت متنی طولانی علیه علی پروین پرداخت.

از آن پس نیز انتقادات دایی از برنامه 90 به صورت گسترده در دنیای مجازی بازتاپ پیدا می‌کرد و بازار بلوتوث‌های طنز و تقلید صدای دایی علیه فردوسی‌پور نیز پر رونق بود.

دایی در شرایطی از این شبکه دلگیر بود که تدوینگران شبکه سه با وجود برآورد مالی محدود در یکی از برنامه‌ها، به دلیل علاقه به دایی، بدون دریافت دستمزد حاضر شدند چند شبانه روز پیاپی برای گردآوری 109 گل زده ملی او در اداره بمانند.

هنگام سرمربیگری دایی در تیم ملی نیز او در برنامه 90، با صراحت به فردوسی‌پور گفت: «شما جزو کسانی بودید که دوست داشتید که تیم ملی اوت شود.» و وقتی فردوسی پور مخالفت کرد، دایی با پرخاش گفت: «اگر نمی‌گذاری حرفم را بزنم تلفن را قطع می‌کنم.»

پس از آشتی‌کنان دایی با عادل فردوسی‌پور که با وساطت چند مقام امنیتی برگزار شد، رفته رفته موضع دایی در قبال این برنامه تغییر کرد. او حتی در سال 1389 به مدافع این برنامه تبدیل شد.

وقتی مدیران شبکه 3 به او این فرصت را دادند که دو ساعت را به نمایش مبالغ دریافتی، رسیدها و چک‌های بانکی‌اش از فدراسیون فوتبال اختصاص دهد، او در مصاحبه‌ای به تمجید از عملکرد صدا و سیما پرداخت.

شبکه خبر سیما

دایی در کادر جوان گروه ورزش این سبکه حامیان پر تعدادی داشت. محمدعلی جباری از اعضای جوان گروه ورزش این شبکه، از جمله افرادی بود که بدون گرفتن دستمزد از تلویزیون، حاضر شد با گردآوری شواهد، فهرست تعداد بازی‌های ملی دایی را با ذکر مستندات، برای فیفا تدوین کند.

به این ترتیب، ابهامات فدراسیون جهانی فوتبال در خصوص برخی از بازی‌های ملی ایران از میان برداشته شد.

نمونه مشابه این اقدام در عربستان انجام شد و محمد الدعایه به رکورد عجیب 181 بازی ملی رسید و در صدر فهرست جهانی قرار گرفت. با این تفاوت که آمار الدعایه مبهم بود اما آمار دایی، به درستی با صحت و شفافیت کامل تنظیم شده بود.

بر همین اساس و با علاقه‌مندی خبرنگاران ورزشی این شبکه به دایی، همگی متعجب بودند که علت عصبانیت دایی از این شبکه چیست.

نوروز 1387، تیم ملی فوتبال ایران در اردوی کویت بود. مجری برنامه ورزشی شبکه خبر از دایی که سرمربی تیم ملی بود پرسید آیا تیم ملی امروز دو جلسه تمرین می‌کند؟

در این مصاحبه که ویدئوی آن در شبکه یوتوب موجود است، دایی در پاسخ پس از مکثی طولانی گفت؛ اگر شما برنامه ما را بدهید حتماً دو جلسه تمرین می‌کنیم، اما این ما هستیم که تصمیم می‌گیریم.

مجری برنامه که متوجه نشده بود علت عصبانیت دایی چیست، با این تصور که ارتباط صدا با مشکل مواجه بود و دایی متوجه سؤال نشده، سؤال خود را تکرار کرد.

دایی اما این بار با لحنی عصبانی گفت: ببین عزیزم اگه شما اجازه بدی تعداد تمرینات رو کادر فنی مشخص می‌کنه.

مجری برنامه نیز ناگزیر شد ضمن تبریک سال نو به دایی و آرزوی موفقیت برای تیم ملی، مصاحبه‌ای که هنوز شروع نشده را به پایان برساند.

شبکه پنجم سیما

در دوران قهر دایی با فردوسی پور، او در برنامه شب شیشه‌ای در شبکه پنج حاضر شد و با همراهی و موافقت کامل مجری برنامه، حملات چشمگیری علیه برنامه 90 صورت داد.

کدورت علی دایی از این شبکه اما از کنفرانس خبری پس از شکست ایران مقابل عربستان در ورزشگاه آزادی آغاز شد. شبی که حدود 100 هزار تماشاگر، شعار مشهور «حیا کن، رها کن» را علیه دایی سر دادند.

آن شب آخرین شب سرمربیگری دایی در تیم ملی بود. چند روز پس از انتقادات گزارشگر این شبکه از دایی، او مدعی شد که انتقاداتش از دایی باعث تهدیدات تلفنی فراوانی شده و احساس عدم امنیت می‌کند.

او گفت: «اشخاص ناشناسی عنوان کردند نمی‏گذاریم آب خوش از گلویت پایین برود. همچنین توسط موتورسوارانی تعقیب شدم.»

پس از پایان آخرین بازی پرسپولیس و استقلال نیز وقتی نوبت به همین گزارشگر رسید تا سؤالی را از دایی بپرسد، سرمربی پرسپولیس پس از مکثی طولانی گفت: «با احترامی که برای همه دوستان قائلم، سؤال بعدی لطفاً!»

رادیو

انتقادات دایی پیرامون سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، فقط محدود به سیما نیست. او فصل قبل در یکی از نشست‌های خبری تیمش ضمن انتقاد از سیما، به «صدا» نیز حمله کرد.

دایی با زیر سؤال بردن روند اطلاع‌رسانی در رادیو گفت: «من متأسفم برای صدای جمهوری اسلامی ایران که دم از عدالت و راستگویی می‌‌زند. ولی خبری که مشخص نیست پایه و اساس درستی دارد یا نه در رادیو اعلام می‌‌کنند. وقتی از بازیکنان می‌‌پرسم چه اتفاقی افتاده، آنها می‌گویند که در رادیو چنین خبری اعلام شده.»

اشاره دایی به خبری درباره جریمه مالی بازیکنان پرسپولیس از سوی مدیریت این باشگاه بود.

سرمربی پیشین تیم ملی فوتبال ایران پس از تکذیب اخبار منعکس شده از رادیو گفت: «احتمالاً از فردا هم در رادیو علیه من صحبت می‌‌کنند و می‌‌گویند که دایی از رادیو بد گفته.»

این در حالی است که یکی از مجریان اصلی این شبکه رادیویی، حقوق‌بگیر فدراسیون فوتبال ایران و مدافع همیشگی عملکرد این فدراسیون است.

اخبار 20:30

دی ماه سال گذشته، بخش خبری 20:30 از شبکه دوم سیما به پوشش حاشیه‌های جنجالی اردوی تیم فوتبال پرسپولیس در اردوی ترکیه پرداخت.

علی دایی ضمن انتقاد مستقیم از مدیران شبکه دوم سیما و ابراز تأسف برای تهیه‌کننده این بخش خبری گفت: «شما به دنبال این هستید تا در هتل‌ها مسجد بزنند؟ مگر قرار است به هتلی برویم که باب میل آقایان صدا و سیمایی باشد؟ متأسفانه به جای این که به مشکلات خودمان بپردازیم و آنها را رفع کنیم، می‌‌آییم به مسائل پوچ می‌‌پردازیم.»

نقد این بخش خبری که همه روزه به انتقاد از منتقدان دولت می‌پردازد، بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های داخلی پیدا کرد و اخبار 20:30 بر خلاف ماهیت خود، ترجیح داد از ادامه تنش با دایی


[ سه شنبه 90/6/8 ] [ 1:32 عصر ] [ جواد احمدی ]

 

 

 

 

 

 

 

 

رئیس سازمان لیگ فوتبال، تغییر زمان دیدار تیمهای استقلال و پرسپولیس را شایعه خواند.

به گزارش رجانیوز به نقل از سایت فدراسیون فوتبال، عزیزاله محمدی با اشاره به اتفاقات ناگوار پیش آمده بعد از بازی داماش - تراکتور سازی گفت: متاسفانه پیش از آغاز این دیدار، در حین بازی و پس از پایان بازی اتفاقات بسیار ناگواری افتاد و همانطور که در تصاویر باور نکردنی این درگیری ها دیده شد اتفاقاتی افتاد که اصلا در شان فوتبال ایران نبود.

محمدی در ادامه گفت: همه اتفاقات این بازی به همراه حواشی آن طی گزارشی مفصل به سازمان لیگ ارسال شده و ما پس از بررسی فوری پرونده را جهت رسیدگی به کمیته انضباطی ارسال کرده ایم. متاسفانه ضرب و جرح، پرتاب اشیاء مختلف، درگیری های فیزیکی و لفظی هواداران و حمله به اتوبوس تیم تراکتورسازی از اتفاقاتی بود که متاسفانه افتاد و امیدواریم که مسئولان امر با پیگیری این اتفاقات دیگر اجازه ندهند نظیر چنین اعمال زشتی در ورزشگاهها تکرار شود.

وی با اشاره به حضور تماشاگران تبریزی از هفته پنجم رقابتهای لیگ در استادیوم یادگار امام (ره) گفت: همانطور که می دانید تراکتورسازی یکی از پرتماشاگرترین تیم های حاضر در لیگ برتر است که در حمایت از تیم شان جانانه و پرشور عمل می کنند. انتظار ما این است که تماشاگران فهیم خطه آذربایجان با رفتارشان بیشتر بتوانند در این دوره به عنوان الگو و نقش آفرین فرهنگ سازی در عرصه فوتبال باشند. بدون شک حضور جمعیت بی شمار و افتخار آفرین این باشگاه می توانند نشانه ای از نظم و انضباط و اتحاد یکدیگر و حمایت از تیم خود باشند.

محمدی در پایان درباره شایعه تغییر زمان داربی گفت: این شایعه به هیچ وجه صحت ندارد و لیگ برنامه ریزی شده و تاریخ داربی تغییر نمی کند و در همان روز یعنی 25 شهریور ساعت 18:30 برگزار خواهد شد، البته انتقادهایی شده بود که این بازی زیر نور نیست که باید در این باره بگویم که یک نیمه از بازی زیر آفتاب خواهد بود و یک نیمه دیگر زیر نورافکن های ورزشگاه آزادی .


[ سه شنبه 90/6/8 ] [ 1:21 عصر ] [ جواد احمدی ]

 

 

 

 

 

 

 

اصغر دلیلی مدیرعامل باشگاه ذوب آهن اصفهان چند روز پس از استعفا، به اتهام تخلفات مالی بازداشت شد.

 برپایه گزارش‌های منتشر شده، فرشته سموعی قائم مقام این باشگاه نیز با اتهامی بازداشت شده است.

این دو نفر، سه شنبه هفته گذشته از سمتشان برکنار شده بودند اما هیات مدیره باشگاه ذوب آهن علت کنار رفتنشان را استعفای شخصی عنوان کرده بود.

رئیس کل دادگستری استان اصفهان، اتهام مدیرعامل و معاون سابق باشگاه ذوب آهن اصفهان را تصرف غیر قانونی یا خیانت در امانت عنوان کرد.

اختلاف حساب ‌چهار و نیم میلیارد تومانی و خیانت در امانت در روند جذب سه بازیکنان «بی‌کیفیت»خارجی ذوب‌آهن، یعنی آرمد برناند، گابریل و جونیتی از جمله مواردی است که آنها مرتکب شده‌اند.

ماجرای برخی همکاری‌های اصغر دلیلی با یکی از بانک‌ها بدون اطلاع هیات مدیره باشگاه نیز از جمله ابهامات پرونده کاری او محسوب می‌شود.

دو ماه قبل از اینکه دلیلی بازداشت شود، در گفتگو با سایت باشگاه ذوب آهن از برنامه‌هایی نامشخص صحبت کرده بود که «تهیه نقشه استراتژی‌های انتخابی و ایجاد ساختار کارت امتیازی متوازن» فقط یکی از موارد مبهم آن بود.

حالا در شرایطی که او دستگیر شده است؛ محمد علی عسگری به عنوان سرپرست باشگاه انتخاب شده.

دلیلی چگونه مدیرعامل شد؟

باشگاه ذوب آهن اصفهان با مدیریت سعید آذری و با سرمربیگری منصور ابراهیم‌زاده به سطح اول فوتبال آسیا رسید.

سعید آذری که قهرمان اسبق وزنه‌برداری هم هست، زمانی که با برکناری دسته جمعی اعضای هیات مدیره این باشگاه توسط سردار بابایی مدیرعامل کارخانه مواجه شد، ناگزیر از سمت خود کناره‌گیری کرد.

آن هم زمانی که عنوان قهرمانی جام حذفی را کسب کرده و تیمش در بهترین شرایط قرار داشت.

این استعفا که بی‌شباهت به برکناری نبود، در بحبوبحه فعالیت‌های تبلیغاتی کاندیدا‌ها برای انتخابات ریاست جمهوری در خرداد 88 رخ داد.

گفته شد که آذری و اعضای هیات مدیره‌اش در ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی حضور یافته بودند و همین مسئله باعث دگرگونی ناگهانی در سطح مدیریت باشگاه شد. گرچه این مدیر موفق ورزشی، سیاسی بودن اینجاه جایی‌ها را تایید نکرد.

بلافاصله اصغر دلیلی مسئولیت باشگاه را برعهده گرفت. اولین حضور او در رسانه‌ها، گفتگو با رادیو ورزش بود. دستپاچه شدن دلیلی مقابل سئوالات و اصطلاحات ساده فوتبالی، به بی‌اطلاعی  او از این رشته ورزشی تفسیر شد.

صرف نظر از سئوال‌های فوتبالی، وقتی مجری برنامه از او خواست که پیشینه‌ای از خود ارائه کند، باز هم حرفی قابل توجهی نزد.

حتی باشگاه ذوب آهن نیز نتوانست یک پیشینه ساده و مرسوم، مثل شغل قبلی یا عضویت در کانون‌های محلی را برای او بیابد و در سایت خود درج کند.

رییس‌کارخانه ذوب‌آهن اما با تزریق پول قابل توجه و حمایت همه جانبه از دلیلی، تمام امکانات را در اختیار او قرارداد و برایش سنگ تمام گذاشت.
 
بعد از کناره‌گیری سردار بابابی از ریاست کارخانه، سردار براتی نیز اجازه داد دلیلی به کارش ادامه دهد و هیات مدیره، ترکیب خود را حفظ کند.

دلیلی در فصل جدید، به هیچ وجه موافق تمدید قرارداد با منصور ابراهیم‌زاده سرمربی محبوب و موفق ذوب آهن نبود. حتی خبر قطع همکاری با او را روی سایت باشگاه قرار داد اما در ‌‌نهایت با فشار هواداران، ناگزیر به ادامه همکاری به او شد.

صدور پیام تبریک خطاب به محمد عباسی اولین وزیر ورزش و امور جوانان در جمهوری اسلامی ایران، آخرین حرکتی بود که او در دوران مدیریتش انجام داد.


[ سه شنبه 90/6/8 ] [ 1:15 عصر ] [ جواد احمدی ]

پس از فروکش کردن حاشیه های ناشی از طرح منشور اخلاقی و طرح سقف قرارداد که فقط در فوتبال ایران اعمال می شوند؛ بار دیگر اتخاذ یک قانون جدید در فوتبال ایران؛ جنجال ساز شده است.

طبق مصوبه فدراسیون فوتبال ایران و با نظر افرادی مثل مرتضی محصص و فریدون معینی، مربیان بالای 65 سال نمی‌توانند به عنوان سرمربی در تیم‌ها فعالیت کنند.

این طرح، یادآور طرح 27 ساله هاست که در آغاز دهه 60 توسط مصطفی داودی رییس سازمان تربیت بدنی در دولت محمدعلی رجایی اجرا شد.

به موجب آن طرح که برای حذف ستاره های ورزش در دوران حکومت قبلی ابداع شده بود، ورزشکاران بالای 27 سال حق عضویت در تیم های ملی را نداشتند.

با تغییر دولت و روی کار آمدن میرحسین موسوی و انتصاب اسماعیل داودی شمسی به عنوان رییس سازمان تربیت بدنی، طرح 27 ساله ها مانند طرح منطقه ای کردن ورزش، به عنوان «طرح های شکست خورده» برای همیشه بایگانی شدند.

حالا تیم‌های فوتبال مس کرمان و مس سرچشمه که تصمیم به جذب میروسلاو بلاژویچ 76 ساله و اصغر شرفی 68 ساله گرفته اند؛ باید از انعقاد قرارداد با این مربیان صرف نظر کنند.

قانونی که نه در قوانین فیفاست و نه به عنوان مقررات اختیاری در هیچ کشوری استفاده می ‌شود. به این ترتیب سر الکس فرگوسن سرمربی منچستریونایتد نیز اگر بخواهد حتی به رایگان در ایران فعالیت کند، حق سرمربیگری نخواهد داشت.

غیر از فرگوسن؛ فابیو کاپلو، جیووانی تراپاتونی، لوییس آراگونس و کارلوس آلبرتو پریرا که در بالاترین سطح فوتبال دنیا دارند فعالیت می کنند، مشمول این طرح می شوند.

اما دبیر کمیته آموزش فدراسیون معتقد است شرایط فوتبال ایران به گونه‌ای است که این قانون به نفع آن خواهد بود. 

کمیته ای متشکل از ناموفق ها

غلامرضا جباری می گوید اعضای کمیته آموزش تشخیص دادند که برای شکوفا شدن استعدادهای جوان این قانون را وضع کنند.

مرتضی محصص عضو کمیته آموزش که زمانی پای ثابت برنامه های تلویزیونی بود، هرگاه آنالیرزور تیم ملی فوتبال ایران بوده، این تیم نتیجه ای جز ناکامی در پی نداشته است.

فریدون معینی نیز از مقصران اصلی حضور بازیکن دو اخطاره در ترکیب تیم ملی امید ایران است که به خاطر ندانم کاری اش با محرومیت مواجه شد. اما گویا محرومیت او به قدری صوری بوده که حتی می تواند قوانین جدید را نیز به فوتبال ایران تحمیل کند.

خبیری از دیگر اعضای این کمیته نیز حدود سه دهه است که مسئولیت های متعددی در فوتبال ایران و ناکامی هایش داشته و مشخص نیست بر اساس کدام کارنامه؛ عضوی موثر از کمیته آموزش این فدراسیون است.

حضور 250 نفر مربی زیر 50 سال با مدرک A از جمله علل تصویب این قانون است. مربیانی که البته برخی از آن ها اگرچه این مدرک را گرفته اند؛ اما سابقه حتی یک بازی در دسته دوم فوتبال ایران را هم ندارند.

جباری در پاسخ به مثال فرگوسن می گوید: «فکر نمی کنم او بعد از آن که از منچستر خارج شود، بتواند در هر تیم دیگری کار کند. زیرا اگر او این کار را انجام دهد،  به مربیان جوان خیانت کرده است.»

در اولین واکنش ها به طرح جدید؛ ناصر ابراهیمی سرمربی اسبق تیم ملی فوتبال ایران گفت: «فدراسیون فوتبال قانون من‌درآوردی اش را به فیفا بدهد تا فرگوسن هم نتواند مربیگری کند.»

ابراهیمی گفت: «من اکنون مدیر فنی تیم ماشین سازی تبریز هستم چون فدراسیون گفته نمی توانم مربیگری کنم. من از این فدراسیونی که مرتب افتخار آفرینی کرده می خواهم این قانون را به فیفا هم بدهد. برای این فوتبال که دچار قحط الرجال شده و رییس آن کفاشیان است متاسفم.»
اصغر شرفی سرمربی جدید مس سرچشمه هم ضمن مثال زدن نام الکس فرگوسن می‌گوید دوست ندارد در این زمینه حرف خاصی بزند. «بگذارید من ساکت باشم و حواسم را به تیم جمع کنم.»

محمود یاوری هم در این باره گفت: در این مورد نظری ندارم چون هنوز چنین خبری را نشنیده‌ام و تصور می‌کنم این مسئله فقط یک اظهارنظر باشد.

 


[ سه شنبه 90/6/8 ] [ 1:11 عصر ] [ جواد احمدی ]
<< ????? ?????? ........